torsdag 28 juni 2012

بهمن کشاورز: کراوات ممنوع و خلاف قانون نیست

چکیده :تا آنجا که من می دانم استفاده از کراوات که چیزی در حد شال گردن است نه حرام است و نه عفت عمومی را جریحه دار می کند. بنابراین استفاده از آن در اماکن عمومی و معابر و انظار عمومی بلامانع و مباح به نظر می رسد….
بهمن کشاورز، حقوقدان سرشناس کشور، در یادداشتی در روزنامه اعتماد به اظهارات سردار رادان مبنی بر برخورد با برخی استفاده کنندگان کراوات، نوشت:
در سال ۱۳۶۵ قانونی تحت عنوان قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباس هایی که استفاده از آنها در ملاعام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحه دار می کند تصویب شد که به موجب آن برای تولیدکنندگان و فروشندگان این قبیل البسه مجازات هایی تعیین شده بود. در همین قانون موضوع فیلم ها، عکس ها و پوسترهایی که می توانستند مستهجن یا مبتذل تلقی شوند مطرح و تعیین تکلیف شده بود.
در سال ۱۳۷۵ قانون مجازات اسلامی در قسمت تعزیرات تصویب شد که مواد ۶۳۷ تا ۶۴۱ آن مربوط به جرائم ضدعفت و اخلاق عمومی بود. ماده ۶۴۰ این قانون، قانون سال ۱۳۶۵ را بعضا نسخ کرده و قانون مذکور صرفا درموارد تعارض قابل اجراست.
قانون دیگری که به البسه مربوط می شود قانون مربوط به مد و لباس است که در آن تدابیری برای تشویق تولیدکنندگان ایرانی به تولید البسه و پوشاک ملی با ویژگی های خاص ایرانی و محلی پیش بینی شده است. در این قانون مورد بازدارنده یی غیر از الزام نیروی انتظامی به ممانعت از فروش البسه دسته دوم خارجی که به صورت قاچاق وارد کشور می شوند مشاهده نمی شود.
از بررسی مواد ۶۳۷ تا ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی (پیش گفته) نیز درباره موارد قابل انطباق بر مساله لباس و پوشاک صرف این معنا به دست می آید که قانونگذار در نظر داشته مواردی برای بازدارندگی وارد کردن و تجارت یا صادر کردن و کرایه دادن این قبیل اشیا پیش بینی کند و درباره به کار برنده و استفاده کننده ضابطه یی تصریح نشده است.
بنابراین آنچه باقی می ماند ماده ۶۳۸ است که می گوید: «هر کس علنا در انظار عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس یا شلاق محکوم می شود و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نیست ولی عفت عمومی را جریحه دار می کند ایضا به حبس و شلاق محکوم می شود.»
ما نمی دانیم در اینجا موضوع استعلام چه بوده است ولی به مفاد نظریه استناد می کنیم که ماده ۶۳۸ را صرفا ناظر بر مواردی دانسته که کسی در انظار عمومی تظاهر به عمل حرام کند یا مرتکب عملی شود که هر چند دارای کیفر نیست ولی عفت عمومی را جریحه دار می کند.

تحریم واردات خر از قبرس

بر اساس اخبار واصله علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران در بخش یونانی نشین قبرس دستگیر شد
ادعا گردید: علی اکبر صالحی که بنا به دعوت رسمی مقامات قبرس با یک هواپیمای ویژه به جزیره قبرس سفر نموده بود، در فرودگاه لارناکا از سوی مامورین شعبه مبارزه با تروریسم دستگیر شد
مطبوعات بخش یونانی نشین، دلیل بازداشت علی اکبر صالحی را قرار گرفتن نام وی در “لیست تحریم اروپا” اعلام کردند
بر اساس اخبار جای گرفته در مطبوعات یونان، پلیس مبارزه با تروریسم فرودگاه پس از مدتی کوتاه صالحی را آزاد کرد و مقامات قبرس بدلیل این امر از صالحی معذرت خواستند
علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران در سفر یک روزه خود به قبرس با دیمیتریس هیریستوفیاس رهبر بخش یونانی نشین قبرس و واسوس شارلیس وزیر دارایی این کشور که هم اکنون سرپرست وزارت امور خارجه کشور را نیز بدست دارد، دیدار و گفتگو نمود روزنامه کیهان و خبر گزاری فارس ضمن انتقاد شدید از این عمل مقامات قبرسی, آنرا نشانه نفوذ صهیونیزم و نوکری و انقیاد قبرس به استکبار جهانی دانستند و همچنین اعلام نمودند که سفر علی اکبر صالحی به قبرس در راستای واردات الاغ از کشور مذبور به ایران بوده است اما با این سو’ برخورد ایران واردات خر از قبرس را تحریم کرده است . از طرف دیگر, مقامات قبرس اما به شدت این خبر کیهان و خبرگزاری پارس را را تکذیب نموده و عنوان کردند که جمهوری اسلامی در تولید و پرورش خر به خوکفائی رسیده است و نیازی به وارد کردن خر از قبرس ندارد 

دلار دوباره به بیش از دوهزار تومان رسید

بی‌بی‌سی: بعد از بحران ارزی زمستان سال گذشته، این اولین باری است که قیمت دلار به بالای دو هزار تومان رسیده است
از تهران گزارش شده که روز پنج شنبه هشتم تیر (۲۸ ژوئن) در آخرین روز کاری هفته در تهران، قیمت هر دلار آمریکا یک بار دیگر بعد از زمستان سال گذشته، به بالای دو هزار تومان رسیده است.
بنابر گزارش‌ها، صرافی های پایتخت ایران، در حالی به کار خود در آخرین روز هفته پایان دادند که هر دلار آمریکا به قیمت دو هزار و پنج تومان، هر یورو واحد پول اروپایی به قیمت دو هزار و ۵۲۰ تومان و هر پوند بریتانیا سه هزار و ۸۰ تومان رسیده است.
این در حالی است که بعد از بحران ارزی زمستان سال گذشته در ایران، قیمت هر دلار آمریکا به حدود ۱۶۵۰ تومان کاهش پیدا کرد و بعد از آن روند صعودی آن آغاز شد و این افزایش قیمت کمابیش ادامه داشت.
اما بعد از بی نتیجه ماندن مذاکرات هسته ای ایران و گروه ۱+۵ در مسکو بر سرعت رشد قیمت های طلا و انواع ارزهای بین المللی در بازار اضافه شد به گونه ای که در فاصله دو روز گذشته یکصدتومان به قیمت هر دلار اضافه شده است.
دلار آمریکا که دو روز پیش در بازار تهران در حدود ۱۹۰۰ تومان معامله می شد، در آخرین لحظات فعالیت بازار ارز تهران هفته اول تابستان بعد از چند ماه دوباره یک رکورد تاریخی بر جا گذاشت و از مرز دو هزار تومان عبور کرد.
همزمان، قیمت هر گرم طلا در بازار ایران نیز که تا دو روز پیش حدود ۷۲ هزار تومان به فروش می رسید در روز پنج شنبه به بیش از ۷۷ هزار تومان رسید.
به گزارش وبسایت خبرآنلاین، هر سکه بهار آزادی طرح قدیم به قیمت ۷۷۷ هزار تومان و هر سکه بهار آزادی طرح جدید به قیمت ۷۷۵ هزار تومان در بازار معامله شده است.
این اتفاق در حالی رخ داده است که محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی روز گذشته به خبرگزاری فارس گفته بود که “بخش عمده ای از این نوسانات (بازار ارز) تحت تأثیر عامل انتظارات متأثر از تحولات سیاسی و روانی است و در عمل اتفاقی نمی افتد که قیمت را دستخوش تغییر معناداری کند.”
رئیس کل بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز تاکید کرده بود که “مردم به شایعات توجه نکنند و تحت تأثیر جو روانی سودجویان قرار نگیرند.”
از سخنان آقای بهمنی بر می آید که بانک مرکزی ایران نگران افزایش احتمالی قیمت ارز بود برای همین هم آقای بهمنی تاکید داشت که”ذخائر ارزی کشور تکافوی نیازهایمان را می کند و هیچ مضیقه ای در تأمین ارز مورد نیاز وجود ندارد و این اطمینان را نیز می دهم که در آینده هم چنین کمبودی نخواهیم داشت.”
با وجود هشدار رئیس کل بانک مرکزی ایران، قیمت های بازار به قیمت های زمستان تب‌دار سال گذشته برگشته است و این احتمال وجود دارد که با شروع تحریم های اتحادیه اروپا که دو روز دیگر آغاز می شود، قیمت ها افزایش بیشتری پیدا کند.
این نگرانی بعد از آخرین دور مذاکرات بی نتیجه ایران و گروه ۱+۵ در مسکو وجود داشت که با شروع دور تازه تحریم های اتحادیه اروپا علیه واردات نفت و ارتباط های بانکی با جمهوری اسلامی، اقتصاد ایران با دشواری های تازه ای رو به رو شود و محدودیت های تازه بازار طلا و ارز را تحت تاثیر قرار دهد.

tisdag 26 juni 2012

پدر یکی از اعضای فعال فیس بوک نقی توسط عوامل وزارت اطلاعات رژیم، حدود پنج هفته پیش ربوده شده است

به نام آزادی: من «یاشار خامنه» هستم که در فضای مجازی با نام مستعار «یاشار نقی پژوه» شناخته می شوم و در خارج از کشور دانشجو هستم. از روزی که «کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان» شروع به کار کرد به همراه بسیاری از جوانان ایرانی به طنز نویسی برای به چالش کشیدن مسائل خرافی مشغول هستم. امروز که این نامه را می نویسم پنج هفته است که پدرم گروگان وزارت اطلاعات است. چرا که نه وکیل دارد، نه پرونده ای تشکیل شده و نه اینکه حق ملاقات با خانواده را دارد. تنها جرمش این است که پدر من است.
چند روز پس از دستگیری پدر، مادرم با من تماس گرفت و گریه کنان و شیون کنان گفت که می خواهند پدرت را اعدام کنند و سپس خواهرم گفت که بر اساس خواسته وزارت اطلاعات، باید از خودت فیلم بگیری و ابراز ندامت کنی و برای آنها بفرستی. من نیز به خاطر خانواده ام تن به چنین خواسته ای دادم، اما مامورین وزارت اطلاعات علی رغم اینکه به خواسته آنها تن در دادم، پدرم را رها نکردند. حتی دریغ از سر سوزنی کاهش فشار بر روی خانواده من! در آخرین تماسی که با مادرم داشتم مطلع شدم که او را هم تهدید به دستگیری کرده اند و گفته اند خودش را هم به زودی پیدا می کنیم و به سزای اعمالش می رسانیم.
خواسته ای که وزارت اطلاعات ایران دارد این است که صفحه ی فیسبوک «کمپین یاد آوری امام نقی به شیعیان» بسته شود و من نیز اطلاعات ایمیل و وبلاگم را به همراه مشخصات سایر اعضای فعال در اختیارشان بگذارم و خودم هم در نهایت به ایران برگردم. در حالی که من کنترلی بر روی صفحه ی فیسبوک کمپین ندارم و تنها کاری که از دستم ساخته بود یعنی بستن ایمیل، وبلاگ و اکانت فیسبوک را همان روز دستگیری پدرم انجام دادم. ضمن اینکه بر همگان همچون روز، روشن است که در صورت بازگشت به ایران چه سرنوشتی در انتظارم خواهد بود.
اکنون که صدایم به هیچ جا نمی رسد و دستم به هیچ جایی بند نیست، تنها کاری که می توانم انجام دهم، اعتراض به این بازداشت غیر قانونی و رساندن صدای بی گناهی و مظلومیت خانواده ام است. از تمامی انسانهای آزاده، سازمان ها و نهاد های مدافع حقوق بشر درخواست حمایت دارم. از مسئولین امنیتی نیز می خواهم که به بازداشت پدرم خاتمه دهند.«نوح» هرگز به خاطر فرزندش«سام» مجازات نشد.

måndag 25 juni 2012

حسن بنیانیان، رئیس سابق حوزه هنری: روحانیت شبکه تاریخی خود را از دست داده است

دیگربان: حسن بنیانیان، رئیس سابق حوزه هنری گفته که «در حال حاضر روحانیت شبکه تاریخی خود را تا حد زیادی از دست داده و نفوذ تلویزیون جمهوری اسلامی به سرعت از حال از بین رفتن است.»
به گزارش خبرگزاری «شبستان»٬ آقای بنیانیان این مطلب را روز شنبه (سوم تیر) در چهارمین گردهمایی فرهنگ عمومی استان تهران بیان کرده است.
وی گفته که «زبان روحانیت تنها روی مخاطبان متدین کاربرد دارد و این مسئله ما را با وضع خطرناکی روبرو کرده است که نسلی دگراندیش شکل گرفته است.»
رئیس سابق حوزه هنری با انتقاد از عملکرد روحانیون و نهاد‌های فرهنگی افزوده است: «ما بسیاری از مفاهیم فرهنگی را تبدیل به آموزش فرهنگی کرده‌ایم که متاسفانه ضد ارزش است.»
عملکرد و دخالت روحانیت در حوزه‌های مختلف سال‌هاست مورد انتقاد و اعتراض کار‌شناسان قرار دارد٬ اما دامنه این دخالت‌ها هر روز گسترده‌تر از قبل می‌شود.
روحانیون حاکم بر ایران بیش از ۳۰ سال است در تمامی حوزه‌های فرهنگی٬ سیاسی٬ اقتصادی و اجتماعی دخالت کرده و اعمال نظر می‌کنند٬ اما حاضر نیستند تبعات این دخالت‌ها را بپذیرند.
محسن قرائتی٬ رئیس ستاد اقامه نماز هم روز گذشته در جمع فرهنگیان شهرستان چالوس گفته بود: «امروز آموزش و پرورش یک نهاد شکست‌ خورده است.»
آقای قرائتی افزوده که «در آموزش و پرورش ما و در حوزه و دانشگاه ما موضوعاتی وجود دارد که هیچ ارزشی برای دانش آموز و دانشجو و طلبه ندارد.»

تایید حکم اعدام دو نفر به «جرم» مصرف مشروبات الکلی در ایران

رادیوفردا: رییس کل دادگستری خراسان رضوی روز یک‌شنبه اعلام کرد حکم اعدام دو نفر که «برای سومین بار» از مشروبات الکلی استفاده کرده‌ اند از سوی دیوان عالی کشور تایید شده است.
حسن شریعتی به خبرگزاری ایسنا گفته است: «دو نفر که برای سومین بار مرتکب استفاده از مشروبات الکلی شده بودند و در دو مرتبه گذشته حد شرب خمر در مورد آنها اجرا شده بود، محکوم به اعدام شده‌‏اند به گونه‌ای که پس از تایید حکم در دیوان عالی کشور اکنون در حال فراهم کردن مقدمات اجرای حکم هستیم».
وی اشاره‌ای به نام و مشخصات این دو تن و جزئیات پرونده آنها نکرد.
مجازات نوشیدن مشروبات الکی در ایران، هشتاد ضربه شلاق است اما در ماده ۱۷۹ قانون مجازات اسلامی ایران آمده‌است که «هرگاه کسی چند بار شرب مسکر بنماید و بعد از هربار حد بر او جاری شود در مرتبه سوم کشته می‌شود»؛ این قانون البته در ایران به‌جز چند مورد، کمتر به اجرا درآمده‌است.
خبرگزاری ایسنا در بهمن‌ماه سال ۸۶ از صدور حکم اعدام برای جوان ۲۲ ساله‌ای به نام «محسن» در تهران خبر داد که سه بار «به جرم» نوشیدن مشروبات الکلی مجازات شده بود و برای چهارمین بار برای این «جرم» در دادگاه حضور یافته‌بود.
پیش از آن روزنامه «ایران» در شماره روز شنبه ۲۱ دی ۸۱ خود نوشت که پسر نوزده‌ساله‌ای به نام «داود» که دو بار به «جرم» نوشیدن مشروب الکلی شلاق خورده بود بار سوم به همین «جرم» از سوی رییس شعبه دوم دادگاه عمومی شهر ری محکوم به اعدام شد.
با وجود حرام بودن مصرف مشروبات الکلی در اسلام و ممنوع بودن آن در ایران، مسئولان جمهوری اسلامی در ماه های اخیر از افزایش فزاینده مصرف این نوشیدنی‌ها در ایران و هم‌چنین میزان رو به رشد کشف مشروبات الکلی قاچاق خبر داده اند.
در همین زمینه، علی‌محمد سلامی، فرمانده دریابانی مرزبانی ناجا، ۲۶ خردادماه در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا از افزایش چهار برابری کشف مشروبات الکلی در دریا در سال ۹۰ نسبت به سال ۸۹ خبر داد.
یک روز پیش از آن روزنامه ابتکار نوشت که «نتایج اولیه مطالعه میدانی نشان می‌دهد که آمار سوءمصرف الکل در کشور قابل توجه بوده و بیش از آن چیزی است که مسئولان وزارت بهداشت پیش‌بینی می‌کردند و انتظارش را داشتند» و در ادامه نوشت که «آمار الکلی‌ها وزارت بهداشت را شوکه کرد.»
روز ۲۱ خردادماه سال‌جاری نیز پلیس راهنمایی و رانندگی تهران گفت که گزارش‌ها نشان می‌دهد که جواب آزمایش الکل و اعتیاد ۲۶ درصد رانندگان تهرانی در اردیبهشت‌ماه مثبت بوده‌است.
پیش از آن در ۲۵ اردیبهشت سال‌جاری باقر لاریجانی، رییس شورای سیاستگذاری وزارت بهداشت ایران از رواج مصرف الکل در تهران و فروش نوشیدنی‌های الکلی «در برخی از فروشگاه‌ها» ابراز نگرانی کرد و گفت که «آمار سوء مصرف الکل در برخی مناطق کشور بالاست.»
ممنوعیت واردات و مصرف مشروبات الکلی در ایران، بخشی از مصرف‌کنندگان را به سوی مصرف مشروبات دست‌ساز و غیر معتبر سوق داده است که این امر باعث مسمومیت یا مرگ شماری از آنها شده‌است.

بررسی جامعه مدنی ایران٬ سه سال پس از جنبش سبز

دویچه‌وله: “جامعه مدنی ایران” در سومین سالگرد شکل‌گیری “جنبش سبز” موضوع یک میزگرد در شهر کلن آلمان بود. در این میزگرد سخنرانان با بررسی جنبه‌های مختلف، تاکید داشتند که جامعه مدنی نیرومند عامل اصلی گذار ایران به دموکراسی خواهد بود.
میزگرد “جامعه مدنی ایران، سه سال پس از آغاز جنبش سبز” دیروز شنبه (۲۳ ژوئن/۳ تیر) در شهر کلن آلمان با حضور منصوره شجاعی٬ فعال حوزه زنان٬ سهراب رزاقی٬ فعال در حوزه جامعه مدنی و کاظم کردوانی٬ جامعه شناس برگزار شد.
در این نشست سخنرانان به تعریف٬ پیشینه و وضعیت فعلی جامعه مدنی ایران پرداختند. همچنین وضعیت جنبش زنان ایران در ارتباط با “جنبش سبز” و نقش مستقل آن در نهادسازی در سال‌های گذشته مورد بررسی قرار گرفت.
برگزارکنندگان مراسم “مدرسه عرصه سوم”، “اتحاد برای ایران کلن – بن”، و “شفافیت برای ایران” بودند. در این نشست سهراب رزاقی٬ فعال جامعه مدنی٬ سخنان خود را با بیان این‌که جنبش سبز نیرومندترین و مدرن‌ترین جنبش اجتماعی در تاریخ معاصر ایران بوده است آغاز کرد. وی تاکید کرد: «مفهوم من و فردیت (که در شعار “رای من کجاست” متجلی شد) در طول صد سال گذشته در انقلاب‌های مشروطیت٬ نهضت ملی نف٬ و انقلاب ۵۷ نه گفته شده و نه به آن اهمیت داده شده است.»
سهراب رزاقی مدیرعامل “سازمان کنشگران داوطلب در ایران” بود که ماموریت این سازمان تقویت جامعه مدنی بود و از سوی نهادهای امنیتی کشور پلمب شد. وی تنها راه جامعه ایرانی برای گذار و تحکیم دموکراس را گذار از یک جامعه مدنی ضعیف به یک جامعه مدنی قوی می‌داند.
وی در تعریف جامعه مدنی گفت: «عرصه‌ای از جامعه است که در آن جنبش‌ها٬ گروه‌ها و نیروهای اجتماعی مستقل و خود سازمان‌یافته برای تحدید قدرت سیاسی٬ قدرت‌یابی شهروندان٬ دفاع از حقوق بشر٬ حقوق شهروندی و دفاع از منافع صنفی فعالیت می‌کنند.»
آژانس‌های سازمان ملل در ایران٬ کمک به فربه‌سازی جامعه مدنی زرد
سهراب رزاقی چهار چهره مختلف را برای جامعه مدنی در ایران معرفی کرد. اول٬ چهره «تکنیکی و ابزاری» جامعه مدنی که به گفته رزاقی می‌توان آن را در سازمان‌های خیریه٬ بهداشتی و درمانی دید. او گفت: «این وجه از جامعه مدنی از قدمت تاریخی برخوردار است و مهم‌ترین مشخصه این وجه جامعه مدنی٬ بی‌تفاوتی سیاسی و سیاست‌گریزی‌ست.»
وی دومین چهره جامعه مدنی را جامعه مدنی به مثابه ابزار سلطه خواند: «برخی از پژوهشگران این وجه از جامعه مدنی را جامعه مدنی زرد نیز می‌نامند.» رزاقی در تعریف این بخش از جامعه مدنی گفت: «جامعه مدنی‌ای که توسط موسسات و دستگاه‌های دولتی ساخته می‌شود و مهم‌ترین کار ویژه آن سخن گفتن به دروغ به جای جامعه مدنی ایران در مجامع و اجلاس‌های بین‌المللی است.»
وی گفت:‌«در سه سال گذشته دولت از یک سو تهاجم گسترده‌ای علیه جامعه مدنی مستقل سامان داده و از سوی دیگر در حال ساختن جامعه مدنی مورد نظرش است.» به گفته رزاقی آژانس‌های سازمان ملل متحد در ایران نیز به کمک دولت شتافته و نقش مهمی را در فربه ساختن جامعه مدنی به مثابه ابزار سلطه برعهده گرفته‌اند.
وی همچنین به چهره‌ی سنتی جامعه مدنی و سپس به وجه رهایی‌بخش جامعه مدنی پرداخت. درباره وجه رهایی بخش جامعه مدنی رزاقی اینگونه توضیح داد: «در این وجه به جامعه مدنی به مثابه یک نیروی اجتماعی و حامل تغییر برای ایجاد جامعه مبتنی بر عدالت بدون تبعیض و خشونت نگریسته می‌شود.»
به گفته رزاقی در سه سال گذشته این بخش از جامعه مدنی بیش‌ترین آسیب‌ها را دیده و بیش‌ترین هزینه را پرداخت کرده است. وی از انحلال بیش از ۸۹ سازمان و انجمن در ایران تنها در سال ۱۳۹۰ خبر داد. وی همچنین گفت در سه سال گذشته ما شاهد بازگشت “محفلیسم” به عنوان مهم‌ترین شکل فعالیت در بین کنشگران مدنی هستیم.
سهراب رزاقی، منصوره شجاعی و کاظم کردوانی (از چپ به راست)
سهراب رزاقی، منصوره شجاعی و کاظم کردوانی (از چپ به راست)
واکنش پویای جنبش زنان در برابر سرکوب‌های ۸۸
منصوره شجاعی، فعال حوزه زنان، در این نشست درباره “وضعیت جنبش زنان ایران به عنوان یکی از پایه‌های جامعه مدنی” سخن گفت. وی جامعه مدنی را به دو نوع جامعه مدنی در قالب فعالیت‌های خدماتی و پروژه‌های توسعه٬ و دیگر جامعه مدنی در قالب فعالیت‌های اکتیویستی تعریف کرد.
وی در مروری بر فعالیت‌های جنبش زنان که آن را از مجموعه فعالیت‌های اکتیویستی جامعه مدنی ارزیابی کرد گفت: «جنبش زنان ایران پس از نزدیک به صد سال خیزش و فترت در ابتدای دهه ۷۰ و آغاز دوران به اصطلاح سازندگی و برقراری آرامشی نسبی با تلاش زنان کنشگر از نو بازسازی شد.»
شجاعی به برگزاری کنفرانس جهانی زنان در پکن در سال ۱۹۹۴ اشاره کرد و گفت: «در این سال‌ها زنانی که به نوعی با دولت مرتبط بودند نیز تحت تاثیر جنبش زنان در جهان و مشخصا تحت تاثیر اجلاس پکن به تحرکاتی با هدف احقاق حقوق زنان دست زدند.»
به گفته شجاعی در همان زمان تشکیل نهادهای مستقل زنان از سوی زنان دو گروه مورد توجه قرار گرفت. وی از “مرکز فرهنگی زنان” به عنوان اولین نهاد مدنی و غیردولتی زنان که در سال ۱۳۷۹ با گفتمان برابری‌خواهانه و حقوقی وارد جامعه مدنی شد نام برد.
وی افزود، پس از اعطای جایزه نوبل صلح به شیرین عبادی در سال ۱۳۸۲ نقطه عطفی در فعالیت‌های زنان در ایران ایجاد شد: «هم‌زمان پیشنهاد یک حرکت شبکه‌ای از سوی طیف‌های گوناگون زنان اعم از سکولار و مسلمان مطرح شد.»
به گفته شجاعی در ۱۳۸۵ کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز متولد می‌شود و پس از آن کمپین‌های دیگر در جنبش زنان نظیر کمپین قانون بی‌سنگسار شکل می‌گیرد.
شجاعی بیان کرد: «سرانجام در سال ۱۳۸۸ ائتلاف گسترده همگرایی زنان برای بیان مطالبات با استفاده از فضای باز انتخابات ریاست‌جمهوری رخ می‌نماید. زنان در همگرایی از هیچ کاندیدای خاصی اعلام حمایت نکردند بلکه مطالبات جنبش زنان را حول دو محور پیوستن به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان و تغییر مواد تبعیض‌آمیز قانون اساسی طرح کردند.»
وی گفت: «نهاد نوساخته همگرایی که در فرصت کوتاه دوران پیش از انتخابات به وجود آمد توانایی جذب همراهی ۴۰ سازمان و هفتصد نفر را در امضای بیانیه اولیه خود داشت.»
شجاعی سپس از آنچه پس از انتخابات بر جنبش زنان گذشت سخن گفت: «تجربه مبارزات مدنی جنبش زنان موجب شد که در همان دوران بلوا و سرکوب موفق به ایجاد دو نهاد جدید با دو تاکتیک جدید شود. یکی با رویکرد حقوق بشری به نام “مادران عزادار” و دیگری با رویکرد ضد خشونت‌با نام “کمیته همبستگی علیه خشونت‌های اجتماعی” شکل گرفت.»
از چپ به راست: سهراب رزاقی، منصوره شجاعی و کاظم کردوانی (سخنرانان) و علی صمدی، گرداننده جلسه
از چپ به راست: سهراب رزاقی، منصوره شجاعی و کاظم کردوانی (سخنرانان) و علی صمدی، گرداننده جلسه
وی به فشارهای امنیتی در بحران‌آفرینی برای جنبش زنان اشاره کرد. شجاعی همچنین از هویت جنبش زنان در کنار جنبش سبز سخن گفت: «سه رویکرد آن زمان در جنبش زنان وجود داشت٬ یکی مستحیل شدن در جنبش عمومی دموکراسی‌خواهی٬ دیگری حفظ گفتمان حقوقی٬ و سوم ایجاد ارتباطی هویت‌مند و دوسویه با جنبش دموکراسی‌خواهی بود؛ که در همان سال با اعلام موجودیت همگرایی سبز در روز جهانی زن مشخص شد. رویکرد سوم برآیند در جنبش زنان بود.»
شجاعی پاسخ به این پرسش که آیا جنبش زنان با توجه به سرکوب‌های سال ۸۸ پایان گرفته است٬ گفت خیر، و از ورود نیروهای جدید به عرصه فعالیت به عنوان نشانه‌ای از زنده بودن جنبش نام برد.
«جامعه مدنی ژله‌ای معضل تاریخی ایران است»
کاظم کردوانی٬ جامعه‌شناس٬ دیگر سخنران درباره اهمیت جایگاه جامعه مدنی سخن گفت. وی با بیان این‌که یکی از عوامل تاریخ دیرپای استبداد در ایران نبود جامعه مدنی قوی در ایران بوده است گفت: «جامعه مدنی ابتدایی و ژله‌ای معضل تاریخی ماست.»
کردوانی به چگونگی طرح مجدد گسترده جامعه مدنی در جهان پرداخت:‌ «از دهه هشتاد میلادی مفهوم جامعه مدنی مجدداُ در سطح جهان به طور گسترده‌ای مطرح شد.» وی پایان جنگ سرد٬ تغییر سیاست‌های راهبری حکومت‌ها و تغییر شکل کارکرد حکومت‌ها در دنیای غرب٬ بیزاری و دوری گزیدن مردم از احزاب سنتی را از دلایل طرح گسترده جامعه مدنی در دهه هشتاد دانست.
وی سپس گفت که طرح دوباره و وسیع مفهوم جامعه مدنی در غرب و اروپای شرقی تاثیر فراوانی در ایران گذاشت: «ایرانی که در همان سال‌ها هم به لحاظ تغییراتی که در ساختار اقتصادی‌اش و هم به دلیل مشکلات و بن‌بست‌هایی که حکومت با آن روبه‌رو بود از وضعیت مساعد یا کم‌تر نامساعدی برای شکل‌گیری جامعه مدنی برخوردار بود.»
کردوانی به چهار مرحله مختلف در جامعه مدنی ایران در سال‌های حاکمیت جمهوری اسلامی سخن گفت. وی گفت: «مرحله سال‌های دهه شصت تا پایان جنگ٬ دوره حاکمیت ایدئولوژی پوپولیستی و غیرستیز است. مرحله دیگر دوران اواخر دهه‌ی شصت تا اوایل دهه هفتاد است که ایدئولوژی معطوف به سازندگی با برخی بازاندیشی‌ها در ایدئولوژی پوپولیستی دیده می‌شود. سوم٬ دوران هشت ساله دولت خاتمی که هر چند نه خود و نه نظریه‌پردازان دولتی درک روشنی از مفهوم جامعه مدنی داشتند اما در این دوران با طرح مفهوم جامعه مدنی و گفت‌وگوی تمدن‌ها به حرکتی که در جامعه در حال شکل‌گیری بود بعد وسیعی بخشید. »
کردوانی در نهایت به دوران ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد می‌رسد: «این دوران از یک نگاه حاصل ترس شدید تمامیت‌خواهان حکومتی‌ست ک‍‍ه به این نتیجه رسیده‌اند که نظام حاکم تحمل کشیدن بار انتقاد و دخالت‌های مردم را ندارد. گفتمان حاکم در این دوران به نوعی بازگشت به دوران دهه شصت است.»
با این همه کردوانی جامعه امروز ایران را به دلیل بسترهای فرهنگی٬ ساختارهای اقتصادی و وضعیت بین‌المللی بیش از هر زمانی برای شکل‌گیری یک جامعه مدنی قوی دارای آمادگی دانست.

lördag 23 juni 2012

افشاگری در نشست خبری: «فساد مالی در فدراسیون والیبال ایران»

رادیوفردا: پیش از این در بهمن‌ماه ۱۳۹۰ انتخابات این فدراسیون نیز به جنجال کشیده شده و ناصر میرفخرایی، از نامزدهای معترض، با برشمردن تخلفات مجمع انتخاباتی گفته بود: نمی‌دانم در این فدراسیون چه منافعی وجود دارد که برای حفظ آن، اهالی این رشته را با عناوینی چون «ضد انقلاب، سران فتنه و سلطنت‌طلب» خطاب می‌کنند.
محمدرضا داورزنی هم در دفاع از خودش پاسخ داده بود که علیه او «شب نامه» منتشر می‌کنند. او در مجمعی که منتقدانش می‌گفتند فرمایشی و از پیش تعیین شده است، در سمت ریاست فدراسیون ابقا شد.
در نشست اخیر، آقای داورزنی درباره عملکرد ایران در مسابقات گزینشی المپیک گفت: قول داده بودیم که به المپیک راه پیدا کنیم، اما در بازی با استرالیا پس از گیم نخست، ورق برگشت و اتفاقی افتاد که انتظارش را نداشتیم.
داورزنی درباره وضعیت ادامه همکاری با خولیو ولاسکو، سرمربی آرژانتینی تیم ملی ایران، گفت: در ژاپن یک ساعت با هم صحبت کردیم. پایان قرارداد ولاسکو، مسابقات AVC کاپ است، اما در نظر داریم همچنان از او به عنوان سرمربی تیم ملی بهره ببریم.
جنجال‌های جلسه از زمانی آغاز شد که محمدرضا داورزنی مدعی شد والیبال ایران از زمانی که او ریاست فدراسیون را برعهده گرفته در مسیر پیشرفت بوده و موفقیت‌های بی‌سابقه‌ای کسب کرده است.
این دیدگاه اما مخالفینی هم داشت. یکی از خبرنگاران با ارائه آمار، اظهارات او را رد کرده و گفت که ایران در پنج سال گذشته از سه دوره مسابقه قهرمانی آسیا، فقط یک عنوان نخست، آن هم در تهران و با ۲۰ هزار تماشاچی به دست آورده است.
همچنین به گفته این خبرنگار در دوران مدیریت داورزنی، ایران فرصت حضور در دو دوره لیگ جهانی و دو دوره المپیک را از کف داده است.
داورزنی در پاسخ به این انتقادات گفت: «لطفاً نظم جلسه را بر هم نزنید.»
غیر از رئیس فدراسیون والیبال، یکی دیگر از مسئولین این فدراسیون نیز با خبرنگار منتقد به درگیری لفظی پرداخت و طبق گزارش خبرگزاری ایسنا، جو سالن کنفرانس متشنج شد.
افشاگری در کنفرانس خبری
در حالی که هنوز انتقادات فنی کار‌شناسان والیبال حاضر در جلسه فروننشسته بود، یکی از کارمندان سابق فدراسیون اعلام کرد که قصد دارد اسنادی را مبنی بر فساد مالی در این فدراسیون ارائه کند.
او که مدارک مورد نظرش را به همراه داشت، گفت: اگر بخواهید سالم کار کنید شما را مواخذه می‌کنند. به عنوان کسی که عرق ملی دارد و نمی‌تواند ببیند فساد در فدراسیون ریشه دوانده، این اسناد را به اهالی محترم رسانه تقدیم می‌کنم تا ببینید چرا فساد مالی در این فدراسیون وجود دارد.
خبرگزاری‌های ایران کارمند یاد شده فدراسیون را میثم پورجلالی معرفی کرده‌اند. او مدتی در انبار فدراسیون مشغول به کار بود و همچنین در خانه والیبال تهران نیز فعالیت می‌کرد. پورجلالی مدیریت تشریفات فدراسیون را هم برعهده داشت.
خبرگزاری ایسنا حالت محمدرضا داورزنی در هنگام افشاگری‌ها را «کاملاً بهت زده و بسیار عصبانی» توصیف کرده و به نقل از او نوشته است: «چه کسی این فرد را به داخل سالن کنفرانس راه داده؟ نمی‌دانم چرا بعضی‌ها به دنبال مسائل خاص هستند. از هر فرصتی برای اتهام‌ علیه فدراسیون دریغ نمی‌کنند.»
گفته می‌شود این کارمند سابق فدراسیون والیبال، اسناد خود را به سازمان بازرسی کل کشور و وزارت ورزش و امور جوانان نیز ارائه داده است.
در ادامه نشست، در حالی که تلاش می‌شد تا شرایط به حالت عادی برگردد، سرانجام خبرنگاری درباره چگونگی تدارک تیم برای مسابقه‌های AVC کاپ سوال کرد، و سپس سوالاتی درباره اشتباهات فنی تیم ملی ایران در مسابقات گزینشی المپیک هم پرسیده شد.
داورزنی پاسخ داد: درباره مسائل فنی نمی‌خواهم اظهار نظر کنم. مواردی که بعضی‌ها مطرح می‌کنند چرا مهدی بازارگرد و امیر حسینی در تیم ملی نبودند، سوالاتی است که ولاسکو باید جواب دهد.
او با نقل قول از رئیس جمهور ایران ادامه داد: «همان طور که آقای احمدی‌نژاد گفت، در بازی‌های آسیایی باید برای مقام دومی تلاش کنیم، نه چهارمی. مصمم هستیم که والیبال ایران جزء تیم‌های بر‌تر جهان قرار بگیرد و تا زمانی که مسئولیت دارم برای رسیدن به این هدف تلاش می‌کنم.»
محمدرضا داورزنی درباره مطالبی که پیرامون احتمال برکناری او از ریاست فدراسیون والیبال مطرح می‌شود، با تاکید بر این که قبلاً هرکجا بوده فقط به «خدمت» فکر می‌کرده، گفت: در حال حاضر هم هر کس زورش برسد من را برکنار کند دستش را می‌بوسم و هیچ اصراری به ماندن ندارم.

با حکم احمدی‌مقدم و طی ۴۰ روز گذشته: چند فرمانده پلیس از مقام خود برکنار شدند

دیگربان: چند فرمانده بلندپایه پلیس در ایران طی ۴۰ روز گذشته با حکم اسماعیل احمدی‌مقدم٬ فرمانده نیروی انتظامی از مقام خود برکنار شده‌اند.
فرماندهان انتظامی استان‌های قم٬ ایلام٬ بوشهر٬ هرمزگان٬ مرکزی و مازندران از جمله فرماندهانی هستند که طی ۴۰ روز گذشته از مقام خود برکنار یا جابجا شده‌اند.
فرماندهان پلیس شهر‌های لاهیجان٬ سقز٬ منطقه ویژه کیش٬ آباده و بیجار نیز طی این مدت تغییر کرده‌اند.
این تغییرات گسترده که از دو ماه پیش آغاز شده در شرایطی صورت گرفته که علی خامنه‌ای٬ رهبر جمهوری اسلامی تاکنون حکم فرماندهی احمدی‌مقدم را تمدید نکرده است.
حکم فرماندهی احمدی‌مقدم که ۱۸ تیر ماه سال ۱۳۸۴از سوی رهبر جمهوری اسلامی صادر شده بود دوم خرداد سال ۱۳۸۹ برای دو سال دیگر تمدید شد.
با وجود گذشت یک ماه از زمان پایان مدت ماموریت فرماندهی نیروی انتظامی٬ وضعیت احمدی‌مقدم در این سمت در ابهام قرار دارد.
به نظر می‌رسد تغییرات گسترده فرماندهان پلیس و خشن‌تر شدن برخورد‌های ماموران پلیس در هفته‌های اخیر بی‌ارتباط با این موضوع نباشد.

واکنش پگاه آهنگرانی به عملکرد نیروی انتظامی: اگر خواستیم در جشنی یا جشنواره‌ یی ظاهر شویم، مدل لباس‌هایمان را با ایشان چک می‌کنیم تا مستهجن نباشد

سپیده دم: “در یک مراسم سینمایی که فکر کنم جشنواره پلیس بود، معاونت اجتماعی ناجا که من هنوز ربطش را به سینما نفهمیده ام، رفت اون بالاپشت میکروفن و هر چه دلش خواست به اهالی سینما گفت: اهالی ای که این روزها هر کس از هر چی ناراحت می شه دو تا فحشهم به اونا می ده بلکه راهکاری برای مسائلش پیدا کنه و هر کس می خواد هر جایی ابراز وجود کنه دو تا هم تو سر سینما می زنه تا از مسابقه «اصلاح سینمای منحرف» عقب نیفته
جالب اینکه این حرف ها در حضور مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از مدیران و مسوولان و هنرمندان سینمایی بیان می شد و انگار که آقایان را دعوت کرده بودند تا قدری در زمینه های فرهنگی ارشادشان کنند
ما تا حالافکر می کردیم که اگر بنا به ارشاد باشد اینها باید بروند پشت میکروفن که خودشان از تبار فرهنگ و ارشادند، ولی احتمالافکر کردند که اگر اینجوری باشه که هر کسی کار خودشو بکنه خیلی کسل کننده می شه و ممکنه میهمان ها حوصلشون سر بره. به همین خاطر آقای معاونت اجتماعی ناجا، برای تنوع هم که شده تا توانستند دوستان را آنچنان نواختند که کم از چوب و فلک نداشت ولی فکر می کنید عکس العمل جنابان در مقابل این توهین ها، تحقیر ها و تعیین تکلیف ها چه بود؟ لبخند. بله لبخند.
البته لبخندهای متفاوت. لبخند هوشمندانه آقای نظارت و ارزشیابی، مشارالیه که تخصص شان هم ارزشیابی است از نکات مثبت حرف های معاونت اجتماعی ناجا تشکر کردند و نکات احتمالامنفی اش را هم به سبیل مبارک کشیدند و دم برنیاوردند و این دیگر آخر تدبیر و درایت شان بود.آدم فکر می کند این چه کاریست که یک دستگاه عریض و طویل ارشاد با کلی کارمند و حقوق بگیر و ناظر و ارزشیاب و ارباب رجوع نمک نشناس راه انداخته ایم. خوب اسراف است دیگر. اگر مساله بستن و تعطیل کردن و پلمب کردن است که نیروی انتظامی برای این کار بسیار مجرب تر و کارآمدتر است.
کتاب ها را بفرستیم معاونت اجتماعی ناجا تایید کنند، فیلمنامه ها را هم بدهیم همان ها بخوانند و مجوز نمایش هم از همان جا بگیریم. برای کارهای جزیی تر هم به نظر می رسد به اندازه کافی وقت و نیرو داشته باشند.
ما هم اگر خواستیم در جشنی یا جشنواره یی ظاهر شویم، مدل لباس هایمان را با ایشان چک می کنیم تا مستهجن نباشد. البته اگر تا آن موقع جز جشنواره پلیس جشنواره یی دایر باقی مانده باشد.”

ترکیه تأیید کرد جت جنگنده اش را سوریه هدف قرار داده

بی‌بی‌سی: دفتر رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه تأیید کرد که جنگنده فانتوم نیروی هوائی این کشور هدف پدافند هوائی سوریه قرار گرفته و دولت ترکیه پس از روشن شدن ابعاد قضیه، گامهای لازم را در قبال این موضوع برخواهد داشت.
پس از صدور این بیانیه از جانب ترکیه، ارتش سوریه هم اعلام کرد که این هواپیما را بر فراز آبهای سرزمینی خود هدف قرار داده است.
پیشتر گزارشهای تأیید نشده ای درباره عذرخواهی سوریه از ترکیه بابت هدف قرار دادن این هواپیما منتشر شده بود.
در این میان، گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه نیز اعلام کرد که این نخستین بار نیست که نیروهای سوریه بسوی هواپیماهای ترکیه آتش می گشایند. سرهنگ دوم خالد حمود، سخنگوی ارتش آزاد سوریه به تلویزیون العربیه گفت چند روز پیش به چشم خود دیده که نیروهای سوری یک فروند هواپیمای آتش نشان ترکیه را در مناطق مرزی سرنگون کرده اند.
آن گونه که ارتش ترکیه پیشتر اعلام کرده بود، هواپیمای جنگنده فانتوم این کشور ساعت ده و چهل دقیقه بامداد دیروز (جمعه) از فرودگاه ارهاچ در استان ملطیه در شرق ترکیه به پرواز درآمده و ساعت یازده و پنجاه و هشت دقیقه از صفحه رادار محو و تماس رادیویی اش با پایگاه قطع شده بود.
ارتش ترکیه مکان سقوط هواپیما را هشت میلی بندر لاذقیه سوریه و در آبهای این کشور در دریای مدیترانه اعلام کرده و خاطر نشان ساخته که جستجوی ارتشهای ترکیه و سوریه از هر دو طرف برای یافتن دو سرنشین هواپیما ادامه دارد.
شبکه های تلویزیونی ترکیه از ماهیگیرهای ساحل چولیک در شهرستان سامان داغ استان هاتای ترکیه نقل کرده اند که پس از عبور این هواپیما از فراز این شهرستان بسوی دریای مدیترانه و محو شدن آن در افق، سه بار صدای انفجار از جانب دریا شنیده شده است.
تلویزیون دولتی روسیه به نقل از یک خبرنگار محلی در سوریه گزارش داده که شاهدان عینی دیده اند که به سمت دو جنگنده ترکیه شلیک شده و یکی از آنان هدف قرار گرفته و در دریا سقوط کرده، اما جنگنده دیگر از معرکه گریخته است.
در پی انتشار خبر سقوط این هواپیما، رجب طیب اردوغان برنامه سفر خود به برزیل را نیمه کاره رها کرد و به کشورش بازگشت تا در جلسه ای اضطراری برای تصمیم گیری در این زمینه شرکت کند.
وی هنگام ورود به فرودگاه اسن بوغا در آنکارا به خبرنگاران گفت که هنوز دقیقاً نمی داند که آیا هواپیما هدف ضدهوائی سوریه قرار گرفته یا نه.
پیشتر گزارش شده بود که سوریه برای هدف قرار دادن این هواپیما از ترکیه عذرخواهی کرده اما آقای اردوغان گفت در مورد این عذرخواهی هم هنوز اطلاعات دقیقی ندارد اما پس از نشست دولت، به پرسشهای خبرنگاران در این زمینه پاسخ خواهد گفت.
نشست امنیتی دولت دو ساعت و ده دقیقه به طول انجامید.

افزایش روزافزون بهای مواد غذایی در ایران

رادیوفردا: خبرگزاری فارس خبر داد که بهای هر کیلوگرم مرغ به ۶۲۰۰ تومان رسیده است. در این میان، خبرگزاری ایسنا نوشت که در روزهای اخیر، پیامک‌هایی بین برخی از مردم ارسال شده است که در آن از خوانندگان خواسته شده است تا برخی از مواد غذایی در روزهایی خاص خریداری نشوند.
گرانی‌ها پس از آغاز سال نو به گونه‌ای بوده است که روزنامه شرق چند روز پیش از عنوان «پرواز» برای افزایش بیش از ۷۰ درصدی بهای گوشت مرغ استفاده کرد.
همزمان، بهای گوشت قرمز، میوه ، شیر و لبنیات، تخم مرغ و بسیاری دیگر از مواد غذایی نیز افزایش یافته است.
به گزارش رسانه‌ها، قیمت هر کیلوگرم گوشت گوسفندی به بیش از ۲۲ هزار تومان و قیمت گوشت گاو و گوساله بی‌استخوان به بیش از ۱۷ هزار تومان رسیده است.
خبرگزاری ایسنا گزارش داد که این روز‌ها دوباره زمزمه افزایش قیمت شیر به گوش می‌رسد و قرار است قیمت شیر پاکتی برخی کارخانه‌ها افزایش یابد.
حسین چمنی، مشاور انجمن صنایع لبنی ایران، در این باره گفته است: قرار بود قیمت شیر خام برای کارخانه‌دار‌ها ارزان شود و نهاده‌های دامی دولتی به دامداران داده شود که ظاهرا این کار به طور کامل انجام نشد.
او همچنین اشاره کرد که کارخانه‌های صنایع لبنی در سال جاری با ضرر و زیان، تولید کردند.
در عین حال، به گزارش خبرگزاری مهر، تولیدکنندگان گوشت، علت اصلی افزایش قیمت این ماده غذایی را در کمبود نهاده‌های دامی می‌دانند.
همین موضوع نیز از سوی مرغداران و دامداران مطرح شده است و به نوشته خبرگزاری فارس، آنان تحقق نیافتن تعهد دولت برای تحویل نهاده تولید، به ویژه خوراک دام، را دلیل اصلی افزایش قیمت گوشت مرغ دانسته‌اند.
در این وضعیت، حسن رادمرد، معاون بازرگانی داخلی وزارت صنعت، معدن و تجارت، گفته است که نباید تا حدود یک‌ ماه آینده، انتظار کاهش قیمت‌ها را داشت.
این سخن در حالی ابراز شد که به نوشته روزنامه شرق، وزیر صنعت، معدن و تجارت وعده داده بود قیمت‌ها از اواخر اردیبهشت ماه پایین خواهد آمد.
برخی از کار‌شناسان اقتصادی معتقدند که وضعیت فعلی را باید نتیجه سیاست‌های داخلی و خارجی ایران دانست.
در این حال، حسن رادمرد، معاون معاون بازرگانی داخلی وزیر صنعت، معدن و تجارت، مسئولیت گرانی‌ها را متوجه برخی از شرکت‌های تولید‌کننده، توزیع‌کنندگان و فروشندگان کرده است.
محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر، نیز غرب و «صهیونیست‌ها» را متهم کرد که به گفته او، برای از هم گسیختگی معیشتی مردم تلاش می‌کند.
داوود احمدی‌نژاد، برادر رئیس جمهوری ایران، روز ۲۹ خرداد به خبرگزاری فارس گفت: گرانی‌های اخیر از اهداف جریان انحرافی برای بی‌اعتمادی مردم نسبت به نظام است.
در همین حال، عباس رجایی، رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس، از وزرای صنعت، معدن و تجارت و جهادکشاورزی خواست با توجه به مشکلات فعلی در حوزه تولید گوشت سفید و قرمز، چاره جدی بیندیشند تا بیش از این به مردم فشار وارد نشود.
به گفته او، وزیر صنعت، معدن و تجارت گفته که در حدود ۷ میلیارد دلار برای واردات نهاده‌ها درنظر گرفته شده است تا بدین وسیله تولید داخلی سروسامان بگیرد.
در این میان، ناصر عاشوری قلعه رودخانی، نماینده شفت و فومن در مجلس، از افزایش ناگهانی قیمت نان انتقاد کرد و گفت: نه تنها کیفیت نان بالا نرفته و بد‌تر از گذشته شده، قیمت آن هم افزایش یافته است و مردم از این بابت گله‌مند هستند.
همزمان، به تولیدکنندگان، از جمله واحدهای تولید‌کننده دام و طیور و همچنین شیر در مورد گرانفروشی هشدار داده شده است.
جواد تقوی، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت، با اشاره به اینکه حدود ۱۴۰ هزار واحد صنفی از ابتدای سال تاکنون متخلف شناخته‌ شده‌اند، آنها را به کم فروشی، گرانفروشی و تقلب متهم کرد.
از سوی دیگر، گرانی‌ها با انتقادهای گسترده‌ای، از جمله توسط برخی از مراجع تقلید، مواجه شده است.
آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی با اشاره به اینکه این وضعیت اقتصادی به طبقات ضعیف جامعه فشار زیادی می‌‌آورد، از دولت خواست تا جلوی گرانی‌ها را بگیرد.
او نسبت به بدبین شدن مردم هشدار داد و افزود: این مسئله اقتصادی می‌تواند به مسئله‌ای سیاسی و سرنوشت‌ساز تبدیل شود.
در این حال، خبرگزاری ایسنا در گزارشی اشاره کرد که در روزهای اخیر پیامک‌هایی بین برخی از مردم ارسال شده است که در آنها خواسته شده است تا چند قلم کالای اساسی، از جمله نان، در سه روز مشخص خریداری نشوند.
پیشتر، بر اساس گزارش‌های غیر رسمی، در این پیامک‌ها از خوانندگان آنها خواسته شده بود تا در اعتراض به گرانی‌ها در ایران، از خریداری نان و لبنیات در روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه خودداری کنند.

كشف اختلاس 3 میلیارد و 200 میلیون تومانی بانک سپه بلوار لاله تهرانسر

ایلنا: توسط اداره بازرسي بانك سپه اختلاس 3 ميليارد و 200 ميليون توماني صورت گرفته درشعبه بلوار لاله تهرانسركشف و وصول منابع در دست اقدام است.
به گزارش خبرنگار ايلنا، اداره بازرسي بانك سپه بنا به بر شواهد و مدارك به دست آمده در اواخر سال 89 نسبت به اقامه دعوا بر عليه متهم (معاون شعبه بلوار لاله تهرانسر) به دادسرا و مراجع قضايي اقدام كرد.
معاون شعبه بلوار لاله تهرانسر به عنوان متهم اصلي اين پرونده اقدام به خارج كردن اوراق خام ضمانتنامه از شعبه كرده و با جعل مهر همچنين جعل امضاء رييس شعبه مبادرت به صدور ضمانتنامه بانكي جعلي و همچنين نامه هاي اداري جعلي مربوطه كرده است.
متهم ضمن تباني با يكي از مشتريان بانك اقدام به جعل مهر و امضاء و در نهايت صدور ضمانتنامه جعلي كرده و از اين محل بالغ بر 31 ميليارد و نهصد و 88 ميليون و 47 هزار و 358 ريال درآمد غير قانوني و نامشروع كرده است.
بانك سپه پس از مطلع شدن از موضوع و به دست آوردن اطلاعات و شواهد و مدارك نسبت به اقامه دعوا بر عليه متهم اقدام كرده است. با پيگيري هايي صورت گرفته و اعلام شكايت عليه متهم حكم جلب از وي دادسرا اخذ و متهم دستگير شد.
پس از دستگيري و پيگيريهايي صورت گرفته و اقدامات حقوقي انجام شده توسط بانك سپه مبلغ 16 ميليارد و 525 ميليون و 948 هزار و 718 ريال از محل منابع و وجوه نقد متهم اخذ و به حساب بانك واريز شد.
همچنين علاوه بر مبلغ فوق يك دستگاه آپارتمان متهم به ارزش عرفي حدود 8 ميليارد ريال كه به نام همسر وي ثبت شده بود به حكم دادگاه به نفع بانك سپه ضبط شده است.
ضمن اقدامات فوق تمامي حساب هاي متهم و همسر وي توسط دادسرا مسدود و سه فقره چك نامبرده به مبلغ 1 ميليارد و 162 ميليون و 101 هزار و 803 ريال ‏ چك دوم دو ميليارد و 511 ميليون و 537 هزار و 916 ريال و چك سوم 2 ميليارد و 358 ميليون و 176 هزار و 905 ريال نيز كه از متهم نزد بانك بود به اجرا گذاشته شد.
درمجموع با اقدامات صورت گرفته توسط بانك سپه و همكاري قوه قضاييه بالغ بر 30 ميليارد ريال ازكل مبلغ اختلاس شده (31 ميليارد و 988 ميليون و 47 هزار و 358 ريال) وصول و يا در حال وصول بوده و مابقي است با توجه به اقامه دعوا و شكايت عليه شركت طرف معامله متهم وصول خواهد شد.

tisdag 19 juni 2012

شرم بر شما باد که خود را نمایندگان ملت ایران میدانید

یکی از انتقادات مرحوم ادوارد سعید، اندیشمند فلسطینی-آمریکایی از شرق شناسا ن یا آنچه وی اوریانتالیست ها مینامید- از کارل مارکس هم در کنار آنها نام میبرد- آنست که ادعا داشتند که در کل، مسلمانان و دیگر "نژاد " ها و ملت هایی را که به استعمار کشیده بودند بهتر از خود آنان میفهمند.
در باره آنها بیشتر میدانند و شناخت علمی تری از آنان دارند. فرهنگ و راه و روش زندگی، خوی و عادت و رسم و رسوم، سیاست و اقتصاد و نحوه ی مدیریت آنها را مورد مطالعه قرار داده اند. که فهم آنها از آن جوامع بر علم بنا گردیده بود.
ادوارد سعید میگوید آنچه از اندیشه شرق شناسا ن بر میآید رابطه علم و دانش است با قدرت. دانش خود توانستن است. یعنی که قدرت از دانش بر میخیزد، از دانستن. حاکمیت را بر جهان، دانش تعیین میکند. شرق شناسا ن دو امپراتوری بزرگ قرن نوزدهم، انگلیس و فرانسه خود را دارنده این دانش میدانستند و بر آن اساس چنین نتیجه میگرفتند که جوامعی که قرنها تحت نظام استبدادی زیسته اند، نمیتوانند بر خود گردانی ارزش نهند. به نظام استبدادی خو گرفته اند، نه بویی از آزادی برده اند و نه خود مختاری فردی، اراده ی آزاد انسانی، منشا پویایی و پیشرفت انسان و تمدن اروپایی. پس بر ماست که رتق و فتق امور استبداد زدگان را بدست بگیریم.، دیدگاهی که بزعم ادوارد سعید، آلوده است به انگیزه امپریالیستی، استعمار و استثمار و نژاد پرستی، چیزی که عیان است و آشکار، نه نهان و نهفته در گفتمان شرق شناسا ن. بعنوان مثال مصر و یا هند را چون بهتر از خود مصری ها و هندی ها می شناختند، مدیریت بر آنها را نیز حق خود میدانستند. به این ترتیب، سعید میگوید، اورینتالیست ها به مردم سر زمین های شرقی اجازه نمیداند که در باره خود سخن بگویند. که کیستی و چیستی خود را تعریف و تعیین نمایند. اگر شرقی بود تنها از چشم انداز شرق شنا سان بود که موجودیت داشت.
بیش از 60 سال است که بساط استعمار بر چیده شده است. اگر انقلاب مصر و استقلال کشور های مسلمان و حتی مبارزه ی فلسطینی ها در 50 سال گذشته نتوانسته اند از جانب خود و از کیستی و چیستی فرهنگ خود سخن بگویند و آنرا بروز دهند، در مورد ایران پس از دوران شاهی و ظهور حکومت اسلامی چنین استنتاجی را بدشواری میتوان توجیه نمود. زیرا که اگر تداوم استبداد و عدم تمایل به خود گردانی و حرکت بسوی آزادی را به حضور "استعمار نو " در نظام های استبدادی عرب شمال افریقا از جمله مصر، عراق، عربستان و سوریه، نسبت دهیم و بار مسئولیت را از دوش بومیان آن دیار بر گیریم.
در ایران همچنانکه دین با قدرت یکی و یگانه شد و گدایان و ضعفا، آیت الله ها و حجت الاسلام ها به شاهی رسیدند پرچم استقلال را بر افراشتند و میراث استعمار را از بیخ و بن بر کندند. نظام سیاسی و نظم اجتماعی ای معماری نمودند بر اصل و اصول دین اسلامی. یعنی الگویی ارائه میدهند برخاسته از ماهیت ارزشها و باورهای بومی، یعنی شریعت اسلام، الگویی که بزعم معماران آن برای مدیریت جهان از دانش نا متناهی و نقصان ناپذیر بهره بر میگیرند، از کتاب قرآن، منشاء علم و دانش نهایی، از اینجا تا ابدیست. که بر خلاف الگوهای غربی و شرقی، که دین و نفوذ دین را در جامعه محصور و محدود نموده اند و حتی در جوامع کمونیستی بساط دین را برچیده اند، معماران جامعه ی اسلامی بر آنند که اسلام بر انسان و انسانیت ارزش مینهد نه بر رقابت و جنگ دائمی با یکدیگر در پی ذخایر مادی، نه بر زیاده خواهی و خود پرستی. که در جوامع غربی به بند و باری اخلاقی و فساد و تباهی کشیده شده است.
معماران حکومت اسلامی بر آنند که اسلام انسان را از حیوانی نجات بخشیده و با توکل به الله به کمال میرساند در حالیکه در شرق و غرب شان انسان تنزل یافته است.
اگرچه دوران اورینتالیستها به سر آمده است، فرض کنیم که یکی از آنها از آرامگاه ابدی به بیرون خزیده و بار دیگر به حرفه ی شرق شناسی خود باز میگردد و برای تحقیق و تفحص به ایران سفر میکند. که کار کرد نظام ولایت و یا آنچه نظام "مردم سالاری دینی " میخوانند از نزدیک مشاهده نموده مورد مطالعه قرار دهد. آیا میتواند نشان و یا نشان هایی در یابد که حکایت از خود گردانی، خود مختاری و رهایی و آزادی نماید، یعنی آنچه نهفته است در سرشت انسانی در چشم انداز اورینتالییست ها و معیار قضاوت و فهم آنان از فرهنگ بومی مستعمره ها. در چنین صورتی یا با مشاهده ی وضع موجود، آیا میتوانند از فرهنگ بومی و مردم ایران به نتایجی متفاوت از گذشته برسند؟ به احتمال زیاد اورینتالیست (ها)، بما گزارش میدهد که بدون جهت نسبت شیطانی بما، استعمار گران غرب، داده اند.
آنچه در ایران و کشورهای مسلمان واقع شده است نشان میدهد که شیطان در درون میزیید، در درون نهادهای مقدس، نهادهایی که در دامنش چیزی جز مطلق گرایی، جزم اندیشی و استبداد گرایی پرورش نمی یابد. شاید نباید تعجب کرد اگر اورینتالیست ها نسبت به شرقی ها احساس برتری میکردند. چرا که خود نظام استبدادی را بر انداخته، دین را از ساختار سیاسی بیرون راندند و دامنه ی نفوذ و حتی آموزشهای دینی را محدود و محصور ساخته و خود را رها ساخته بودند و اراده ی آزاد و عقل و خرد انسانی را نه خدایی را بنیان جامعه ی خود قرار داده بودند.
نزدیک به چهار دهه است که محور گفتمان رژیم دین در ایران آن است که پنجه در پنجه ی شیطان بزرگ و استعمار گران غرب و شرق انداخته و آنان را تار و مار ساخته است- بگذریم که هنوز هر زمزمه ای نا موزون بگوش برسد به "فتنه " بر ساخته غرب نسبت داده میشود. به علم و تکنولوژی هسته ای دست یافته و اسطوره ی آمریکا را در هم شکسته است. یعنی که بر انداختن یو غ استعمار باید این فرصت تاریخی را برای منادی ان دین فراهم آورده باشد که ماهیت خود را به جهانیان بدون دخالت استعمار گران، نشان دهند. براستی حکومت دینکاران چه تصویری از خود به جهان مخابره میکنند، حال که میتوانند از جانب خود سخن بگویند؟
آنچه گفتمان ولایت را بیشتر به یاوه سرایی نزدیک میکند آن است که مدافعان حقوق بشر و دگر اندیشان را، آنان که نه میگویند به ولایت، در سیاه چال های اوین، نگاه داشته اند که عبرت دیگران بشوند. دهان ها، همه را بسته و مهر و موم کرده اند ، تا فقط یک نفر سخن بگوید. در انظار عمومی، دار مجازات بر پا میکنند، انسان را به شلاق میکشند و مراسم قصاص برپا میدارند و کینه خواهی و انتقامجویی را تشویق نموده، با قطع اعضای بدن از دزد انتقام میگیرند، که نشان دهند تنبیه سخت و مجازات سریع از خصیصه های اصلی عدالت اسلامی ست. چون اسلام با مفهوم انسان، بویژه انسان آزاد بیگانه است، نسبت به ماهیت عمل خود نا آگاه است.
علما و فقهای اسلام بر آن تصورند که مجازات سخت و سریع برای بازدارندگی ارتکاب جرم است. و از معانی نمادین ی که در اجرای عدالت اسلامی نهفته است اعتنایی ندارند. غافل از این واقعیت اند که وقتی سر مجرمی را در انظار عمومی بر سردار میبرد، تنها دست به مجازات یک انسان نزده است بلکه انسان را به حیوان تقلیل داده است و به همه ی انسان ها توهین نموده است.. چرا که اگر یک انسان را به حیوان تقلیل دهی، و جان را از او بستانی گویی که حیوانی بیش نیست، شان همه انسانها را تا حد یک حیوان تنزل داده اند. چرا که معماران جامعه اسلامی برآنند که آزادی در اطاعت و تسلیم به رضای الله نهفته است.
بعبارت دیگر، شیطان بزرگ آن نیست که ثروت ما را غارت میکند، شیطان بزرگ، آن است که انسان را میفریبد تا به محرومیت از حق و حقوق ابتدایی و انسانی خود تن بدهد. یعنی شیطان بزرگ بومی است. در درون لانه کرده است، آن است که انسان را همچون بنده و اسیر می بیند. که زندگی انسانی او تنها زمانی دارای مفهوم است که در خدمت الله بگذرد. این بدان معنا است که تجربه حکومت اسلامی، شاید بیش از همیشه دیدگاه اورینتالیست ها از شرق یان را مورد تایید و توجیه و قرار دهد. چرا که شان و منزلت انسان هیچگاه در جامعه ی ایران چنین تنزل نیافته بوده است. چرا که در حکومت اسلامی بهترین انسان ها، از رعیت ها ساخته شده اند. چرا که رعیت در برابر ارباب و یا فرمانروای یکتا و یگانه، دارای حق و حقوقی نیست. چرا که حق و حقوق الله ارجح است بر حق و حقوق انسان، حق و حقوقی که محرومیت از آن ها، انسان را عملا به حیوان تبدیل میکند، گوسفندی که بعبع کنان و براه خود ادامه میدهد. .
در واقع شیطان بزرگ در درون حضرت ولایت، خداوند خامنه ای لانه کرده است که هیچ نخواهد مگر تسلیم و اطاعت، همان چیزی که پیامبر اسلام از پیروان خود طلب میکرد و به آنها می آموخت که چگونه عبودیت و بندگی را بروز دهند در قیام و قعود و سجود، که او هست و بجز او کسی دیگری نیست، حقیقتی مطلق بدون چون چرا، باوری که زیر بنای نظام و فرهنگ استبدادی ست. بعبارت دیگر، اراده ی معطوف به قدرت در ذات آئین اسلام نهاده شده است و بهمین دلیل نمیتواند در گفتمان رهبر کمتر از گفتمان شرق شنا سان باز تابنده ی رابط دانش و قدرت نیست.
اگر نگاهی هرچند مختصر بر رفتار و گفتار "رهبر معظم انقلاب " در دیدار با نمایندگان منتخب ملت، در روز چهارشنبه، 24 خرداد 91 ، بر اندازیم، مشاهده میکنیم که حضرت ولایت نه تنها بطور نمادین بازتاب یکتایی و یگانگی الله است بلکه گفتمان او تبلور نظام ارباب -رعیتی و فرمانروایی و فرمانبری ست، یعنی عمیقا گفتمانی ست بر خاسته از باور به آئین اسلامی.
در غیر اینصورت در کدام نظام سیاسی ای که بر اساس رای مردم بگردش در میآید، نمایندگان منتخب مردم، باید مثل گله ای گوسفند در برابر فرمانراو یی بزرگ و مطلق، ساکت و خاموش و بهت زده ظاهر شوند و مورد هدایت شخصی قرار گیرند که فرا زمینی و فرا قانونی ست؟ تنها در نظام "مردم سالاری دینی " است که نمایندگان باید به دعوت خداوند خامنه ای مبنی بر تسلیم و اطاعت، جوهر گفتمان ولایت، گوش فرا دهند. گویی که نمایندگان مردم، رعیت هایی بیش نیستند که نه میدانند مجلس و قانونگذاری یعنی چه و نه میدانند چگونه با دولت تعامل نمایند، نه میدانند اعتراض یعنی چه نه استقلال. مباد این دو را با یکدیگر اشتباه بگیرند. حضرت ولایت، چنان نمایندگان را خطاب قرار میدهد گویی که آنها رعیت هایی بیش نیستند.
از آن بلندی ها نمایندگان را مینگرد و آنها را هدایت میکند. که "از نظارتهای ناشی از نیتهای نادرست، نظارتهای جانبدارانه و ضدجانبدارانه" اجتناب نماییند. که تعامل با دولت با هیاهو و جنجال درست نمیشود. به نمایندگان منتخب توصیه میکند که باید با قانونگذاری مسئله را حل نمایند. چه راهکار بدیعی برای تغییر رفتار دولت؟ گویی که قانون گریزی بر نخیزد از شریعت اسلامی، از اصل ولایت گرایی، و یا "مردم سالاری دینی " از آنجائیکه رعیت نمیداند که باید سالم باشد که دزدی نکند و رشوه نگیرد، رهبر نمایندگان را اجتناب از این گناهان میآموزد. اما این سبب نشود که راه دیگری را برای غارت و چپاول در درون بر روی برگزیدگان رعیت ها نگشاید: توکل نه به قانون، نه به عقل و خرد.، کسب خشنودی الله نه ملت، پروانه ی شرعی برای فساد و تباهی ست. بی دلیل نیست که جامعه اسلامی در منجلاب فرا افکنی، فرار از مسئولیت فرو رفته است، چرا که هیچ بده و بستانی نیست که برای رضای الله صورت نگیرد. هیچ سندی نیست که بدون اسم الله به امضا برسد و رسمیت بیابد. داد و ستد ی که بنام الله و برای خشنودی الله صورت میگیرد، نمیتواند آلوده به فساد نباشد. چرا که دور از نظارت ملت صورت میگیرد. پایگاه اطلاع رسانی بیت رهبری، در خلاصه ای که بر حسب معمول از سخنرانی ولی فقیه انتشار میدهد که تنها نسخه ای است که تمامی مطبوعات و رسانه های اینترنتی مجاز به چاپ آن هستند، در تعبیر سخنان ولایت میگوید:
"توکل به پروردگار و تلاش برای کسب رضایت الهی را زمینه و شرط اصلی موفقیت آمیز بودن تلاشهای مجلس و دیگر دستگاهها خواندند و افزودند: اگر این نگاه و این روحیه حاکم شد، به برکت رحمت و یاری پروردگار راهها گشوده و همه مشکلات حل خواهدشد."
آری، بدین ترتیب فرمانروای یکتا و یگانه، نمایندگان برگزیده ی رعیتها را به تسلیم و اطاعت فرا میخواند چون هیچ چیزی بهتر از تسلیم و اطاعت مطلق الله را خشنود نمیسازد. چرا که بنا بر قول خداوند خامنه ای، تنها نظام اسلامی است که پرچم دفاع ارزشهای الهی را بدوش میکشد، و نظام "مردم سالاری دینی " را بر پا داشته است، و از همین روی،" فرعونهای جهانی را به مقابله با این نظام و این ملت برانگیخته است." نیازی به توضیح نیست که رعیت از توانایی پرسش محروم است. چون تنها عقل و خرد است که آدمی را به پرسش وا میدارد، ابزاری که رعیت از تصاحب آن محروم است. هدایت رعیت "براه مستقیم" وظیقه ی مقدس علما و فقها و بویژه ولایت است. وقتی توکل به الله و رضای او را در نظر داشته، باشند، مثل مسلمانان نو باوری که رستم فرخزاد را در قادسیه شکست دادند، فرعونهای جهانی را وادار به هزیمت میکنند.
اورینتالیست ها را تنها میتوان به کوته اندیشی متهم نمود آنها حتی در کابوس خود نمیتوانستند تصور کنند که روزی دین که مظهر آن "روحانیت " است در ایران بتواند قدرت را در دست بگیرد و یوغ شریعت اسلام را بگردن مردم ایران انداخته و انها را باسارت و بندگی بکشاند. شرفیاب شدن نمایندگان منتخب مردم بخدمت حضرت ولایت، نهادین ساختن نظام فرمانروایی است و فرمانبری. ای شرم بر شما باد که خود را نماینده ی ملت ایران میدانید.

نقض حقوق بشر در زندانهای جمهوری اسلامی

در سیستم حکومتی مانند جمهوری اسلامی که افراد به لحاظ دین و مذهب، به اقلیت و اکثریت تقسیم شده و جنسیت افراد موجب ایجاد تبعیض و نابرابری حقوقی و اجتماعی میان آنان میگردد و حتی جوانان در انتخاب پوشش و شکل ظاهر خود از کمترین حقوق برخوردارند، حکومت از طریق انتخابات غیردموکراتیک و ناسالم، زمام امور را در دست خویش گرفته و مردم امکان نظارت بر حکومت و تغییر سیاستها و حتی تغییر نوع حکومت را ندارند و آزادی بیان و اندیشه و افکار و آزادی گردش آزاد اطلاعات به شدت محکوم شده است و احزاب و انجمن ها و سازمانهای سیاسی و مخالف حکومت اجازه عرض اندام و فعالیت را ندارند، واضح و مبرهن است که بر سر زندانیان و آزاداندیشان در زندانهای علنی و غیرعلنی حکومت و حبس نشینان خانگی چه فجایع و اجحاف حقوقی میشود.
بحث درباره وضعیت بد زندانها و بازداشتگاهها و اذیت، آزار و شکنجه زندانیان در طول مدت بازداشت و حتی در موارد بسیاری تهدیدات مکرر به اذیت و آزار سایر افراد خانواده زندانی مساله ایست که شاید بتواند تا حدودی ماهیت واقعی حکومت به ظاهر اسلامی جمهوری اسلامی را برملا کند.
اعمال شکنجه و ضرب و جرح متهمان در بازداشتگاهها و زندانها در طول این سی و چند سال اخیر آنچنان متداول و فراگیر بوده که شائبه هرگونه خودسری عاملان و مباشران این عمل غیرانسانی را رد میکند. فارغ از دهه سیاه شصت، در همین سالهای اخیر بارها شاهد شکنجه های سخت و غیرانسانی برعلیه زندانیان، خصوصا زندانیهای سیاسی و عقیدتی بوده ایم.
تلاشهای زیادی در جهت آشکار ساختن وضعیت داخل زندانهای رژیم جمهوری اسلامی صورت پذیرفته است از جمله مواردی که این شانس را یافته اند که به نحوی علنی شوند و در سطح افکار عمومی بازتاب پیدا کنند میتوان به پرونده متهمان قتلهای زنجیره ای، دانشجویان در حادثه کوی دانشگاه، وبلاگنویسان، زهرا کاظمی، هدی صابر، خیل بیشمار متهمان حوادث پس از انتخابات 88، بازداشتگاه کهریزک و قرچک و ... اشاره کرد.
بسیاری از زندانیان شجاع دل با وجود فشار زیاد شکنجه و تهدید دل به دریا زده و حتی در خود زندان دست به افشاگری به طرق مختلف مثل اعتصاب غذا زده اند. روشهای شکنجه در زندانهای ایران همچون قرار دادن چهار نفر در یک سلول انفرادی برای مدت چندین شبانه روز، آویزان کردن از پاها، شکنجه با برق، شکنجه با آب سرد، تجاوز مکرر به دختران، جنگ روانی به طرق مختلف، بیخوابی دادن به زندانی، گرفتن اعترافات قلابی و پرونده سازی و تهدید به آسیب رساندن به دوستان و بستگان و اعضای خانواده، اجبار به اعتراف دروغین در مقابل دوربینهای تلویزیونی همه و همه از جمله مواردی است که تاکنون به طور آشکار توسط اسناد رسمی، ویدئوها و اظهارات زندانی مورد شکنجه به اثبات رسیده است.
این در حالیست که این مساله از سوی مسولان قضایی و دولتی ایران به شدت رد شده و افرادی که این سخنان را مطرح میکنند متهم به تخریب چهره نظام اسلامی میشوند. غلامحسین اسماعیلی، رییس سازمان زندانهای کل کشور، شکنجه در بازداشتگاههای ایران را بخاطر مستقل بودن سازمان زندانهای کل کشور از دادگاهها و نیروی امنیتی رد کرده و اعتصاب غذای زندانیان را صرفا یک حرکت تبلیغی میداند. وی که از اعلام آمار زندانیان در ایران خودداری کرده، معتقد است که هیچ کشوری مانند ایران پیگیر آمار واقعی زندانیان جهان نیست!!!
از سوی دیگر احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر به ایران با مقایسه زندانهای ایران با استانداردهای بین المللی خاطر نشان کرد این بازداشتگاهها فاقد حداقل استانداردهای اعلام شده از سوی سازمان ملل هستند. وی همچنین نسبت به رسیدگی نکردن به تخلفات شماری از مقامهای قضایی و امنیتی که متهم به دست داشتن در حوادث کهریزک هستند ابراز نگرانی کرده است.
در نهایت اینکه متهمین و محکومان دادگاههای نمایشی حکومت جمهوری اسلامی که تحت شکنجه و شرایط غیرانسانی وادار به بیان مطالبی بر ضد خود گشته اند، به دلیل فقدان اراده آزاد و عدم برخورداری از حق داشتن وکیل و محاکمه در حضور هیات منصفه و به صورت علنی و وحدت میان شخص شاکی که همان دستگاه امنیتی و وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و مقام بازجویی کننده که باز همان اشخاص میباشند و عدم وجود استقلال قضات و تحت الامر بودن و حرف شنوی آنان از دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی شایسته محکومیت و مجازات نبوده اند، علاوه بر این گرفتن اقرار تلویزیونی و پخش آن از تلویزیون رسمی و دولتی به ویژه آن هم قبل از صدور و قطعیت حکم قضایی، فشار بر خانواده زندانیان و گروگان گرفتن همسر و فرزندان متهمان سیاسی، همگی موید نقض فاحش حقوق دفاعی و حقوق انسانی و بدیهی ترین موازین حقوق بشری است. توسل به اجبار و شکنجه در گرفتن اقرار از متهمین از نظر موازین شرعی و فقهی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و سایر قوانین جزایی و کیفری و مقررات عهدنامه های بین المللی مربوط به حقوق بشر که توسط دولت جمهوری اسلامی پذیرفته شده اند خود میتواند موجبات مسولیت بین المللی و کیفری ناقضان این حقوق انسانی گردد و باتوجه به اینکه رییس قوه قضائیه مطلوب مستقیم شخص رهبر است و باتوجه به ولایت مطلقه فقیه و مافوق قوه سه گانه بودن ایشان، مسولیت حقوقی تمامی این نقض حقوق انسانی نیز متوجه شخص رهبر جمهوری اسلامی است و تمامی سازمانهای بین المللی حقوق بشری به ویژه کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد واجب است که در مصوبات خویش به این مسولیت شخص رهبر با صراحت اشاره و استناد نماید تا در آینده موجبات محاکمه و مجازات ایشان به سهولت میسر گردد.

fredag 15 juni 2012

محمودرضا خاوری در آمریکاست

بازتاب امروز: وقتی با تعجب از وی پرسیدم مگر نمیگویند ایشان به کارائیب رفته، وی خندید و گفت: نه، کارائیب که جای زندگی نیست. وی در ادامه افزود: زمانی که با شوخی از اردوان پرسیدم کی به ایران می آیید گفت: من که مشکلی ندارم برای رفت و آمد. ولی بابا فعلاً صلاح نمی داند بیاید. تا ببینیم چه پیش می آید
در حالی که در دادگاه هفته جاری اختلاس 3هزار میلیاردی قاضی سراج از فرار خاوری از کانادا خبر داد، یک منبع نزدیک به خانواده خاوری در گفتگو با «بازتاب» از محل سکونت فعلی خاوری پرده برداشت.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»؛ روز یکشنبه قاضی سراج گفت: کشور کانادا قرار بود خاوری را به ایران تحویل بدهد، اما خاوری متوجه موضوع شد و فرار کرد.
رامین مهمان پرست، سخنگوی وزارت خارجه نیز گفته با سفارت کانادا در تماس بوده‌ایم و افسر پلیس رابط کانادا را در اسلام‌آباد به تهران دعوت کردیم و موضوع پرونده را به طور کامل در میان گذاشتیم و وی مسئولیت پیگیری آن را بر عهده گرفت.  به گفته او از طریق سفارت نیز پیگیری‌هایی شد که ملاقاتی با خاوری صورت گیرد و زمینه‌های برگشت وی را فراهم کنیم. متاسفانه وی در ملاقات حاضر نشد.
مهمان‌پرست اضافه کرد:‌ مباحثی مطرح شد در ارتباط ابا اینکه ممکن است وی کانادا را ترک کرده باشد،‌ در همین رابطه کاردار کانادا احضار شد و از وی توضیح خواسته شد. مساله در دست پیگیری است.این منبع آگاه به خبرنگار «بازتاب» گفت: چند روز قبل در تماسی که با اردوان (پسر خاوری) داشتم، پس از صحبتهای جاری و خصوصی که داشتم از حال حاج آقا سوال کردم که وی گفت اینجا (منظور در کاناداست) خیلی برایش مشکل ایجاد کردند. ایرانیان مقیم اینجا از یک طرف و پلیس از طرف دیگر، مدام  درب خانه ما بودند و دو ماشین نیز به بهانه حفاظت همه کارهایش را تحت نظر داشتند، تا جایی که در زندگی جاری اش  تاثیر گذاشته بود. برای همین هر چه اینجا داشت را به ما واگذار کرد و خودش به آمریکا رفت.
این منبع آگاه می گوید: وقتی با تعجب از وی پرسیدم مگر نمیگویند ایشان به کارائیب رفته، وی خندید و گفت: نه، کارائیب که جای زندگی نیست.
وی در ادامه افزود: زمانی که با شوخی از اردوان پرسیدم کی به ایران می آیید گفت: من که مشکلی ندارم برای رفت و آمد. ولی  بابا فعلاً صلاح نمی داند بیاید. تا ببینیم چه پیش می آید.
گفتنی است با توجه به دوره های طولانی ریاست خاوری بر بانک های سپه و ملی و اطلاع او از اسرار مالی کشور، فشار و استفاده سرویس های جاسوسی، به ویژه سازمان سیا از وی در مقطع کنونی محتمل است که آثار نامبارکی برای منافع کشورمان به همراه دارد.