söndag 4 mars 2012

شرایط بحرانی امروز و جبهه بندی جامعه بین الملل بر علیه ایران

تاریخ روابط جمهوری اسلامی و آمریکا در 33 سال گذشته همواره دو عنصر آشکار و پنهان را توامان با خود داشته است . ماهیت به ظاهر ضد استکباری انقلاب 57 به حدی افراطی مطرح شد که حتی هوش از سر چپ مارکسیست و کمونیست انقلابی آن دوران برده و بزرگترین رودست سیاسی را به نیروهای انقلابی تحمیل کرد .
طبق اسناد طبقه بندی و منتشره از سوی برخی سازمانهای جاسوسی و یا افرادی که درگیر ارتباطات پیرامون روابط ایران و آمریکا از دوران گروگانگیری و تسخیر سفارت آمریکا تا مقطع خروج نیروهای آمریکایی از عراق فاش شده است، شعار و ژست ضد استکباری جمهوری اسلامی تنها مصرف داخلی داشته و صرفا به عنوان حربه ای برای استراتژی دشمن سازی برای کشور و نظام به کار رفته است.
اما این شیوه برای همیشه نتوانست به عنوان ابزار تبلیغاتی نظام کارکرد داشته و رابطه با آمریکا که تا دوران ریاست جمهوری خاتمی تابوی بزرگ مناسبات بین المللی نظام محسوب می شد ، در دوران ریاست احمدی نژاد بر دولت نهم و دهم ، به مسابقه ماراتن برای ربودن گوی سبقت مذاکره با آمریکا تبدیل شد. هر چند امتیاز آن کماکان در دست نهاد رهبری و باند خامنه ای بوده و فعلا مجوز این امر در حیطه قدرت این باند قرار دارد.
ولی نیاز به یادآوری نیست که در شرایط بحرانی امروز و جبهه بندی جامعه بین الملل بر علیه ایران رابطه با آمریکا از طرفی مرگ آرمانهای نظام و به طریق اولی خرد شدن اقتدار رهبری نظام و از طرف دیگر فرصتی برای حفظ موجودیت نظام جمهوری اسلامی به عنوان حافظ پشت پرده منافع آمریکا در منطقه است ، نظامی که دیگر این واقعیت ساده را پذیرفته که لوله توپها وهدف موشکهای مخرب دولتهای بزرگ به سوی ایران نشانه رفته ، مگر اینکه رل خود را آنطور که روابط قدرت اقتضا می کند ایفا نماید.
نظام جمهوری اسلامی و خصوصا نهاد رهبری آن این روزها بیش از پیش در کابوس این تیغ دو لبه به سر می برد . گواه این مدعا را می توان در مذاکرات پشت پرده ارکان نظام و تناقضات در گفتار مسئولین درجه اول و رسمی مشاهده کرد که علنی ترین آنها در سخنان احمدی نژاد و خامنه ای در چند سال گذشته و لابی های بی حد و حصر پشت پرده و با واسطه با آمریکا مشهود بوده است .
از جمله این تناقضات اظهاراتی است که قائم مقام پیشین وزارت امورخارجه و سفیر سابق ایران در سوریه عنوان کرده است که خود حاکی از اوضاع متشنج درونی نظام و اختلافات موجود در راس نظام است ، وی گفته : "احمدی نژاد در آخرین ملاقاتشان با سفیران کشور که حدود یک ماه پیش برگزار شد سخنانی گفت که سفیران متعجب شده بودند که چطور آقای احمدی نژاد که تا 6 ماه قبل از موضع بالا صحبت می کردند به یکباره بیاناتی داشتند که در آن انفعال وجود دارد و این تلقی شد که تغییراتی در حوزه وزارت خارجه رخ می دهد".
شیخ الاسلام که نامزد انتخابات مجلس نهم است تصریح کرد: در حالت ضعیف، حتما مذاکره به نفع قوی تمام می شود. ما با امریکایی ها در عراق برای خروجشان از عراق مذاکره کردیم؛ آنها می گفتند ما از رفتار ایران بعد از خروج اطمینان نداریم؛ ما به خاطر ملت عراق مذاکره کردیم؛ الان در رابطه با افغانستان اگر امریکایی ها تصمیم بگیرند خارج شوند حاضریم در این باره مذاکره کنیم.آمریکائی ها در عراق و در افغانستان نسبت به ما برتری نداشتند و ندارند بلکه به عکس.
وی که سابقه 17ساله قائم مقامی و معاونت وزارت امور خارجه را دارد با طرح این پرسش که«آیا در روابط دوجانبه و روابط بین المللی در موقعیت مساوی هستیم؟ گفت : اظهارات رهبری در نمازجمعه و تهدیدی که امریکایی ها را کردند؛ بله از این موضع می شود؛ اما آیا دعوت هایی که قبلا کردیم اینگونه است؟ در سفر رییس جمهوری به سازمان ملل در امریکا اظهار کردند ، ما حاضریم مذاکرده کنیم و پیغام بردند و آوردند که اصلا در شان نظام نیست.
وی افزود: برای چنین کار بزرگی باید اول زمینه را فراهم کنیم؛ اگر امریکای قدرت تهدید بالایی داشته باشد و ما قدرت متقابل را داشته باشیم مذاکره متقابل است و در غیر این ضورت در مذاکره پیروز نمی شویم. اگر اعتقاد داشته باشید که بیداری اسلامی جز قدرت های شما است و بروید مذاکره کنید تا این که اعتقاد داشته باشید که این بیداری حاصل طرح امریکایی است متفاوت است.
شیخ الاسلام در پاسخ به اینکه بر اساس سخنان رئیس جمهور فکر می کنید طرحی برای انجام اقداماتی خاص وجود دارد؟ تصریح کرد: این روش ها پاسخ نمی دهد؛ امریکا با کسی صحبت می کند که تصمیم گیر باشد .

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar