صد و پنجاه سال پیش ، در زمان حکومت سلسله قاجار و شاهان ضعیف النفس و عیاش آن ، با امضای قرارداد ننگین ترکمانچای ، بخشهای وسیعی از ضلع شمالی سرزمین ما ، از پیکره ایران کنده شد و به خاک روسیه تزاری اضافه گشت . و نتیجه اش آن بود که کشور کنونی آذربایجان ، که یکی از استانهای بزرگ ایران بود ؛ ضمیمه روسیه گردید . پیش از انعقاد قرارداد منحوس ترکمانچای ، قفقاز ، گرجستان ، ترکمنستان ، تاجیکستان و قزاقستان هم ، تا اوائل سلطنت قجرها ، به دلیل بی کفایتی های حاکمان وقت ایران ، به مرور از اراضی ایران جدا شدند و به تصرف همسایه شمالی درآمده بودند .
اگر به نقشه گذشته میهنمان بنگریم ، تا میانه های کشور مصر ، جزء سرزمین ما بودند؛ به همین نسبت ایران آن موقع ما از چهار طرفش ، چندین برابر نقشه کنونی وسعت داشت . اما متأسفانه در طول چند قرن ، هر از چند گاهی بخشی از سرزمینمان ، به یغمای بیگانگان رفته و به مساحت کنونی آن رسیده است .
در زمان کودکی ام ، هنگامی که دانش آموز دبستانی بودم ؛ کشور کنونی بحرین در کتاب جغرافیای ما ، آخرین استان میهنمان ، یعنی استان چهاردهم آن بود . اما وقتی خود ساکنین این استان ، از پادشاه فقید ایران درخواست مستقل شدن را کرده نمودند ؛ به دلائلی که من به یاد نمی آورم ، به تقاضای آنها پاسخ مثبت داده شد ؛ و کشور کنونی بحرین ، در جنوب و در خلیج پارس تشکیل شد .
خوشبختانه از آن پس ، دیگر تمامیت ارضی ایران به خطر نیفتاده و به وسعت کنونی خودش باقی مانده است . اما خطری دیگر به جان میهنمان افتاده ، که دست کمی از انعقاد قرارداد ننگین ترکمانچای را ندارد ؛ بلکه به مراتب به همان اندازه شرم آور نیز هست !
می دانیم که از اوائل انقلاب منفور اسلامی ، بخصوص از سال 1359 خورشیدی ، که آن جنگ مدهش هشت ساله ، میان ایران و عراق به وقوع پیوست ؛ وابستگی های تجاری دولتهای وقت این رژیم به اجناس دیگر ممالک ، کشور انقلاب زده ما را ، به کسادی اقتصادی و مشکلات مربوط به آن دچار نمود .
از جمله کشورهائی که در این رابطه ، از طریق معاملات تجاری با جمهوری اسلامی ، سودهای فراوانی را کسب نموده ؛ کشور چین است که با سرازیر کردن اجناس بنجل خودش به سوی بازارهای ایران ، بخش عظیمی از در آمدهای مملکت ما را به خودش اختصاص داده است .
اخیرا دولت واقعا بی وجود محمود احمدی نژاد ، با امضای یک قرار داد ننگین تجاری با کشور چین ، مهر حماقتی را که بر پیشانی اش داشت ؛ بزرگتر نموده و سرزمین ما را به آغوش خفت دیگری پرتاب کرده است . چینی های رند هم که به شرایط نامناسب اقتصاد کنونی ایران بخوبی واقفند ؛ و می خواهند از این نمد کلاهی هم برای سر بی کلاه خودشان به دست بیاورند ؛ از این آب گل آلود ماهی های فراوانی را صید می کنند و خود را فربه تر می نمایند .
ایران ناچار است به خاطر موقعیتی که در آن واقع شده ، و نیز بحرانهای مربوط به تحریمها ، بیش از گذشته با چینی ها معامله داشته باشد ؛ و اجناس مورد نیاز خودش را از آنها خریداری بکند . چینی ها هم که از خدا می خواهند تا این معاملات سرگرفته و روز به روز بر تعدادشان هم افزوده بشود ؛ رندی شان را به بالاترین ارتفاعش رسانده و بلای بدی را بر سر دولت جمهوری اسلامی آورده اند . و آن را وادار به بستن یک قرارداد سرتا به پا حقارت بار و ضررآفرین با خودشان کرده اند !
در این قرارداد ارزی ننگین ، دولت ایران مجبور است که مبلغ 25 میلیارد دلار ، برای سه سال در اختیار کشور چین بگذارد ! این مبلغ هنگفت هم که با احتساب سود آن ، معادل هزینه پرداخت دو سال یارانه به مردم ایران می باشد ! به منزله یک تضمین مادی برای چینی هاست ؛ که اگر در طول این سه سال ، معامله ای با جمهوری اسلامی داشته باشند ؟ در صورتی که به هر دلیلی پرداختن بهای اجناسی که از چینی ها خریداری می شوند ؛ اگر به هر علتی دچار دست انداز بشوند و ایران قادر نباشد که مبلغ مورد معامله را به آنها بپردازد ؛ چین بتواند با خیال راحت اصل و فرع مبلغ مورد نظر را ، از این ودیعه 25 میلیارد دلاری بردارد . مضافا به اینکه هزینه های مربوط به بیمه اجناسی که به ایران می فروشد ، و ریسک نوسانات ارزی غیر قابل پیش بینی را نیز ، جداگانه از دولت ایران بگیرد !
این یعنی گذاشتن یک کلاه مضحک توأم با شرمساری ، بر سر ابلهانی که نمایش بلاهت ایشان را واضح تر نماید ؛ و میزان بی خردی یک دولت بی کفایت از یک حکومت خودکامه و قدرت پرست را ، بیش از پیش در معرض تماشای جهانیان ، و مورد قضاوت همگان بگذارد . با این معامله شرم آور، بخشی از درآمد نفت ایران در اختیار کشور چین قرار می گیرد ؛ تا پشتوانه ای برای خرید اجناس نامرغوب چینی ها توسط دولت نادان این رژیم ضد ایرانی باشد !
سایت های مخالف دولت احمدی نژاد ، که با برداشتن پرده از این معامله ننگین سه ساله او با کشور چین ، آنرا برای استحضار دیگران افشا نموده اند ؛ معتقدند که در کل این معامله ، کوچکترین منفعتی برای کشور ایران وجود ندارد ، و همه سود حاصله متعلق به کشور چین خواهد بود . و این یعنی یک معامله صد در صد احمقانه !
آقای خامنه ای ، آیا یک رئیس جمهور چند بار باید اشتباه ( آنهم به این بزرگی ) بکند ؛ تا حضرتعالی به عنوان رهبر انقلاب ، آنرا مترادف خیانت به ملت و دارائی هایش تشخیص بدهید ؟ و چنین فرد نالایق و ندانم بکاری را ، از پست و مقامش معزول بکنید ؟!
آیا می دانید که با انعقاد این قرارداد ننگین ، فقط دولت جمهوری اسلامی زیر سؤآل نخواهد رفت ؟ بلکه همه مسؤلان حکومت تان ، به ویژه شما به عنوان رهبر ارشد و مقام شماره یک این رژیم ، در رأس همه آنها مورد اتهام هستید و باید در محضر ملت قرار گرفته و پاسخگو باشید ؟
هنوز چند ماهی بیش از سرآمدن قرار داد خفت آور ترکمانچای نمی گذرد ؛ که به دست دولت نابخرد رژیم شما ، ننگ جدید و بدتر از آن به دامان ملت بی پناه ایران چسبانده شده است . و این مردم بی پناه ناچارند ، که دارائی های ملی خویش را ، صرف بلاهت رئیس جمهوری حکومت بی صلاحیت شما و رژیم ضد ایرانی تان بکنند !
به مردم ایران چنین صدمات جبران ناپذیری را وارد می آورید ؛ که تا کشور چین و چند مملکت نفع پرست دیگر را ، به نوائی برسانید ؟ تغار ماست تنها درآمد سودبخش مردم ما را ، بر زمین نادانی ها و بی کفایتی هایتان می افکنید ؛ بعد کاسه لیسان سودجوئی را که در انتظار سر زدن چنین اعمالی از سوی شما هستند ؛ شادمان نموده و در اطرافش می نشانید ؛ که با خیال آسوده ماستشان را بخورند ؟!!
زمستان 1390 هلند
محترم مومنی روحی
اگر به نقشه گذشته میهنمان بنگریم ، تا میانه های کشور مصر ، جزء سرزمین ما بودند؛ به همین نسبت ایران آن موقع ما از چهار طرفش ، چندین برابر نقشه کنونی وسعت داشت . اما متأسفانه در طول چند قرن ، هر از چند گاهی بخشی از سرزمینمان ، به یغمای بیگانگان رفته و به مساحت کنونی آن رسیده است .
در زمان کودکی ام ، هنگامی که دانش آموز دبستانی بودم ؛ کشور کنونی بحرین در کتاب جغرافیای ما ، آخرین استان میهنمان ، یعنی استان چهاردهم آن بود . اما وقتی خود ساکنین این استان ، از پادشاه فقید ایران درخواست مستقل شدن را کرده نمودند ؛ به دلائلی که من به یاد نمی آورم ، به تقاضای آنها پاسخ مثبت داده شد ؛ و کشور کنونی بحرین ، در جنوب و در خلیج پارس تشکیل شد .
خوشبختانه از آن پس ، دیگر تمامیت ارضی ایران به خطر نیفتاده و به وسعت کنونی خودش باقی مانده است . اما خطری دیگر به جان میهنمان افتاده ، که دست کمی از انعقاد قرارداد ننگین ترکمانچای را ندارد ؛ بلکه به مراتب به همان اندازه شرم آور نیز هست !
می دانیم که از اوائل انقلاب منفور اسلامی ، بخصوص از سال 1359 خورشیدی ، که آن جنگ مدهش هشت ساله ، میان ایران و عراق به وقوع پیوست ؛ وابستگی های تجاری دولتهای وقت این رژیم به اجناس دیگر ممالک ، کشور انقلاب زده ما را ، به کسادی اقتصادی و مشکلات مربوط به آن دچار نمود .
از جمله کشورهائی که در این رابطه ، از طریق معاملات تجاری با جمهوری اسلامی ، سودهای فراوانی را کسب نموده ؛ کشور چین است که با سرازیر کردن اجناس بنجل خودش به سوی بازارهای ایران ، بخش عظیمی از در آمدهای مملکت ما را به خودش اختصاص داده است .
اخیرا دولت واقعا بی وجود محمود احمدی نژاد ، با امضای یک قرار داد ننگین تجاری با کشور چین ، مهر حماقتی را که بر پیشانی اش داشت ؛ بزرگتر نموده و سرزمین ما را به آغوش خفت دیگری پرتاب کرده است . چینی های رند هم که به شرایط نامناسب اقتصاد کنونی ایران بخوبی واقفند ؛ و می خواهند از این نمد کلاهی هم برای سر بی کلاه خودشان به دست بیاورند ؛ از این آب گل آلود ماهی های فراوانی را صید می کنند و خود را فربه تر می نمایند .
ایران ناچار است به خاطر موقعیتی که در آن واقع شده ، و نیز بحرانهای مربوط به تحریمها ، بیش از گذشته با چینی ها معامله داشته باشد ؛ و اجناس مورد نیاز خودش را از آنها خریداری بکند . چینی ها هم که از خدا می خواهند تا این معاملات سرگرفته و روز به روز بر تعدادشان هم افزوده بشود ؛ رندی شان را به بالاترین ارتفاعش رسانده و بلای بدی را بر سر دولت جمهوری اسلامی آورده اند . و آن را وادار به بستن یک قرارداد سرتا به پا حقارت بار و ضررآفرین با خودشان کرده اند !
در این قرارداد ارزی ننگین ، دولت ایران مجبور است که مبلغ 25 میلیارد دلار ، برای سه سال در اختیار کشور چین بگذارد ! این مبلغ هنگفت هم که با احتساب سود آن ، معادل هزینه پرداخت دو سال یارانه به مردم ایران می باشد ! به منزله یک تضمین مادی برای چینی هاست ؛ که اگر در طول این سه سال ، معامله ای با جمهوری اسلامی داشته باشند ؟ در صورتی که به هر دلیلی پرداختن بهای اجناسی که از چینی ها خریداری می شوند ؛ اگر به هر علتی دچار دست انداز بشوند و ایران قادر نباشد که مبلغ مورد معامله را به آنها بپردازد ؛ چین بتواند با خیال راحت اصل و فرع مبلغ مورد نظر را ، از این ودیعه 25 میلیارد دلاری بردارد . مضافا به اینکه هزینه های مربوط به بیمه اجناسی که به ایران می فروشد ، و ریسک نوسانات ارزی غیر قابل پیش بینی را نیز ، جداگانه از دولت ایران بگیرد !
این یعنی گذاشتن یک کلاه مضحک توأم با شرمساری ، بر سر ابلهانی که نمایش بلاهت ایشان را واضح تر نماید ؛ و میزان بی خردی یک دولت بی کفایت از یک حکومت خودکامه و قدرت پرست را ، بیش از پیش در معرض تماشای جهانیان ، و مورد قضاوت همگان بگذارد . با این معامله شرم آور، بخشی از درآمد نفت ایران در اختیار کشور چین قرار می گیرد ؛ تا پشتوانه ای برای خرید اجناس نامرغوب چینی ها توسط دولت نادان این رژیم ضد ایرانی باشد !
سایت های مخالف دولت احمدی نژاد ، که با برداشتن پرده از این معامله ننگین سه ساله او با کشور چین ، آنرا برای استحضار دیگران افشا نموده اند ؛ معتقدند که در کل این معامله ، کوچکترین منفعتی برای کشور ایران وجود ندارد ، و همه سود حاصله متعلق به کشور چین خواهد بود . و این یعنی یک معامله صد در صد احمقانه !
آقای خامنه ای ، آیا یک رئیس جمهور چند بار باید اشتباه ( آنهم به این بزرگی ) بکند ؛ تا حضرتعالی به عنوان رهبر انقلاب ، آنرا مترادف خیانت به ملت و دارائی هایش تشخیص بدهید ؟ و چنین فرد نالایق و ندانم بکاری را ، از پست و مقامش معزول بکنید ؟!
آیا می دانید که با انعقاد این قرارداد ننگین ، فقط دولت جمهوری اسلامی زیر سؤآل نخواهد رفت ؟ بلکه همه مسؤلان حکومت تان ، به ویژه شما به عنوان رهبر ارشد و مقام شماره یک این رژیم ، در رأس همه آنها مورد اتهام هستید و باید در محضر ملت قرار گرفته و پاسخگو باشید ؟
هنوز چند ماهی بیش از سرآمدن قرار داد خفت آور ترکمانچای نمی گذرد ؛ که به دست دولت نابخرد رژیم شما ، ننگ جدید و بدتر از آن به دامان ملت بی پناه ایران چسبانده شده است . و این مردم بی پناه ناچارند ، که دارائی های ملی خویش را ، صرف بلاهت رئیس جمهوری حکومت بی صلاحیت شما و رژیم ضد ایرانی تان بکنند !
به مردم ایران چنین صدمات جبران ناپذیری را وارد می آورید ؛ که تا کشور چین و چند مملکت نفع پرست دیگر را ، به نوائی برسانید ؟ تغار ماست تنها درآمد سودبخش مردم ما را ، بر زمین نادانی ها و بی کفایتی هایتان می افکنید ؛ بعد کاسه لیسان سودجوئی را که در انتظار سر زدن چنین اعمالی از سوی شما هستند ؛ شادمان نموده و در اطرافش می نشانید ؛ که با خیال آسوده ماستشان را بخورند ؟!!
زمستان 1390 هلند
محترم مومنی روحی
Inga kommentarer:
Skicka en kommentar