onsdag 22 maj 2013

واکنش‌ها به افشاگری عزت‌الله انتظامی علیه رحیم مشایی


پس از اینکه عزت‌الله انتظامی در نامه‌ای درباره نحوه حضور خود در وزارت کشور هنگام ثبت نام اسفندیار رحیم مشایی توضیحاتی داد، «شبکه ایران» وابسته به مؤسسه ایران، با کذب خواندن این نامه، آن را جعلی و دروغ انتخاباتی خبرگزاری فارس خوانده است. در نامه منتشر شده از سوی این بازیگر سینما و تئاتر ایران، وی در مورد بی اطلاعی خود از برنامه حضورش در وزارت کشور نوشته است.
در حالی که هفته گذشته عکسی از عزت الله انتظامی، بازیگر سینما و تئاتر ایران در کنار اسفندیار رحیم مشایی و محمود احمدی نژاد در وزارت کشور و به هنگام ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری منتشر شد، خبرگزاری فارس ، روز گذشته نامه ای از این بازیگر ایرانی منتشر کرد که در آن درباره نحوه حضور خود در وزارت کشور توضیحاتی داده است.
وی در این یادداشت که بلافاصله در دیگر خبرگزاری ها هم منتشر شد، با اشاره به اینکه از مدت ها پیش به دنبال تلاش برای ثبت « بنیاد فرهنگی و هنری عزت الله انتظامی»، از رئیس جمهور در این زمینه کمک خواسته و نتیجه ای حاصل نشده؛ می نویسند که ناچار دست به دامن رحیم مشایی شده است.
این بازیگر سینمای ایران در ادامه نوشته است: « هفته‌ قبل به ایشان(رحیم مشایی) پیغام داده بودم که واجب العرضم و برای مذاکرات باید خدمت برسم. فورا لباس پوشیدم. چیزی نگذشته بود که خبر دادند ماشین آمده. با سرعت رفتم پایین. شخصی که در مسیر مرتب با بی‌سیم صحبت می‌کرد به کسی که آن طرف خط بود گفت “بله ایشان آمدند.” حرکت کردیم.»
انتظامی در ادامه یادداشت خود به این موضوع اشاره کرده است که پس از اینکه اسفندیار رحیم مشایی هم به جمع آنها اضافه شده، بدون اینکه او بداند، ماشین به سمت مقصدی نامعلوم حرکت کرده است: « ناگهان دیدم میدان فاطمی هستم… گلدسته‌های مسجد نور… ماشین با سرعت جلوی یک درب آهنین ایستاد. تازه فهمیدم اینجا وزارت کشور است.»
وی همچنین در این نامه آورده است که در ساختمان وزارت کشور و در جمع خبرنگاران وقتی برای رفع خستگی روی یک نیمکت می نشیند، بلافاصله محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی از روبرو می آیند و در دو طرف او می نشینند: « آقای مشایی طرف چپ من و آقای رییس جمهور طرف راست من نشستند. ناگهان اطرافمان پر شد از دوربین‌های عکاسی. آقای مشایی گفت “چی شده؟ یه خرده شاد باشین! ” من حرفی نداشتم که بزنم. عکاس‌ها تند و تند عکس می‌گرفتند. عکس‌شان را که گرفتند محل را ترک کردند و من باز همانجا بهت زده وسط آن صندلی سه نفره تنها ماندم. مرد جوان که آمد مرا ببرد خانه؛ گفتم چه شد؟ گفت “امروز که دیگه نمی‌شه بعدا انشاالله اوراق و براتون می‌آریم”…»
تکذیب نامه از سوی یک سایت وابسته به دولت
پس از انتشار این نامه و واکنش های مربوط به آن، شب گذشته سایت « شبکه ایران» وابسته به موسسه ایران با کذب خواندن این نامه، نوشت:« فارس از نامه ای که آن را به استاد انتظامی منسب کرده، از قول وی داستانی را نقل کرده که مضمون آن “عدم اطلاع استاد از ماجرای حضورش در وزارت کشور به هنگام ثبت نام مهندس مشایی” است.»
در ادامه مطلب آمده است: « این رسانه ها که همه چیز و حتی هنرمندان این مملکت را در انحصار شخصی خود می خواهند، همراهی یکی از پیشکسوتان بازیگری با رئیس جمهور به شدت برایشان گران آمده بود. از همین رو یک هفته ای می شد که به دنبال یافتن پاسخی مبنی بر دلایل حضور انتظامی با رئیس جمهور می گشتند و انگار این نامه هم همان پاسخی را می داد که آنها دنبالش بودند.»
همچنین شبکه ایران با اعلام اینکه انتشار این نامه از یک ایمیل جعلی منتسب به عزت الله انتظامی بوده است، تاکید می کند: « در این خبر از قول انتظامی طوری نقل شده است که هر آنچه در جریان همراهی‌اش با رییس جمهور رخ داده، برآمده از قرارگیری در وضعیتی غیرقابل پیش‌بینی بوده و یک فایل تصویری هم به خبر الصاق شده که مثلا بنا بود سندی باشد بر نامه‌ای که انتظامی نوشته بود!»
بر اساس مطلب منتشر شده در این شبکه « از کل ۸۳۶ کلمه ای که در فایل متنی این خبر به انتظامی نسبت داده شده است؛ تنها ۸۶ کلمه آن در تصویر این نامه وجود داشت و آن هم شامل بخش نهایی نامه که نه ربطی به همراهی با رئیس جمهور دارد و نه برائت از مشایی.»
اشاره این مطلب به همان بخش نهایی نامه است که انتظامی در آن چنین نوشته است: « مردم سرزمینم! من برای شما همیشه همان عزتم، همانی که از سیزده سالگی در تماشاخانه‌های لاله‌زار با تشویق‌های شما بزرگ شده‌ام… همانی که همراه شما با دردهای ایران بسیار گریسته‌ام و با شادی‌هایش لبخندها زده‌ام… برای شما من همیشه همان عزتم… بچه‌ای از سنگلج…
بنیاد فرهنگی و هنری یادگاری است از من برای جوانان و مردم سرزمینم… آرزومندم این میراث ماندگار را همراه شما بنا کنم..»

مطهری: پژوی جنتی ارزان‌تر از بنز هاشمی نیست

علی مطهری، نماینده مجلس ایران، سخنان احمد جنتی، خطیب این هفته نماز جمعه، درباره اتومبیل نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را «سخیف» و «غیرمنطقی» خواند و گفت که این حرف‌ها با نیت «عوام‌فریبی» بیان می‌شود.
به گزارش خبرگزاری مهر، آقای مطهری روز شنبه، ۲۸ اردیبهشت، پس از نشست علنی مجلس در جمع خبرنگاران اظهار داشت: «ایشان [آقای جنتی] می‌گویند به کسی که سوار بنز می‌شود، مردم رای ندهند در حالی که برخی مقامات سوار بنز می‌شوند و این به دلیل تصمیم تیم حفاظت آنان است.»
احمد جنتی که سمت دبیری شورای نگهبان را برعهده دارد، در خطبه‌های نماز جمعه این هفته تهران با اشاره به یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران گفته بود که «رئیس‌جمهور نباید با بنز تردد کند و خانه آن‌چنانی داشته باشد».
این سخنان بیش از هر چیز یادآور تصاویر اتومبیل بنزی است که اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، را در آخرین دقایق ثبت‌نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به ساختمان وزارت کشور آورد.
احمد جنتی پیش از این نیز هاشمی رفسنجانی را هدف حملات شدید خود قرار داده است. از جمله، زمانی که آقای هاشمی بر لزوم برگزاری انتخابات آزاد در کشور تاکید کرده بود، آقای جنتی گفت که امروز «کله‌گنده‌ها و شکست‌خورده‌های سیاسی» بحث انتخابات آزاد را پیش می‌کشند.
اما این‌بار علی مطهری در واکنش به دبیر شورای نگهبان این پرسش را مطرح می‌کند که اصلاً «خود آقای جنتی با چه ماشینی رفت‌وآمد می‌کند».
روز گذشته پس از اظهارات احمد جنتی برخی رسانه‌ها تصاویر احمد جنتی را منتشر کردند که او را همراه با اتومبیل‌های تویوتا و پژو پرشیا نشان می‌داد.
اکنون نیز علی مطهری می‌گوید که فکر نمی‌کند «پژوی آقای جنتی ارزان‌تر از بنز آقای هاشمی باشد» و این‌که بنزی که آقای هاشمی سوار می‌شود برای ۲۰ سال قبل است و قیمتی در حد پراید دارد.
وی افزود: «بحث آن است که به آقای هاشمی می‌گویند باید با این ماشین ضد گلوله بروی. این تیم حفاظت است که مشخص می‌کند و این تصمیم بنا بر موقعیت ایشان گرفته می‌شود.»
این نماینده مجلس در نهایت گفت: «صحبت‌های آقای جنتی به نظرم سخیف بود. این اظهارات نه در شان خود ایشان و نه در شان نماز جمعه و نه منطقی بود… نوعی عوام فریبی؛ در انتخابات گذشته هم مردم را فریب دادیم و آراء را به سمت دیگری سوق دادیم که به این بدبختی‌ها رسیدیم.»
علی مطهری که او را به جریان اصول‌گرایی منتسب می‌دانند، از نامزدی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم پشتیبانی می‌کند تا جایی که با برخی از مراجع تقلید شیعیان رایزنی‌هایی داشت تا شرایط ورود آقای هاشمی به انتخابات را فراهم کند.
او همچنین در پاسخ به پرسشی درباره ردصلاحیت احتمالی هاشمی رفسنجانی در این انتخابات گفت: « معتقدم آقای هاشمی رفسنجانی تایید صلاحیت می‌شود. زیرا اگر نشود اصل انقلاب و نظام زیر سوال می‌رود. همان‌طور که اگر آقای مشایی قرار باشد تایید صلاحیت شود، باز هم اصل نظام زیر سوال خواهد رفت.»
به گفته آقای مطهری، اسفندیار رحیم‌مشائی رجل سیاسی نیست و حتی گرایشات «انحرافی و غیراسلامی» دارد که به همین خاطر باید ردصلاحیت شود.
اسفندیار رحیم‌مشایی از چهره‌های نزدیک به محمود احمدی‌نژاد و نامزد مورد حمایت او در انتخابات ریاست جمهوری است، چهره‌ای که حامیان علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی از او به عنوان «لیدر جریان انحرافی» نام می‌برند و می‌گویند که او باعث شده است آقای احمدی‌نژاد از آقای خامنه‌ای فاصله بگیرد.

» سواستفاده ناجوانمردانه از حصر غیرقانونی رهبران جنبش سبز: هشدار خانواده میرحسین و کروبی درباره خبرسازی های رسانه های اقتدارگرا


مردم شریف ایران! به اطلاع می‌رساند برخی رسانه های دروغ پرداز وابسته به جریان اقتدارگرا ناجوانمردانه با سوء استفاده از حصر غیرقانونی مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، شروع به خبرسازی و شایعه پراکنی کرده‌ و از قول آنان اخبار کذب انتخاباتی منتشر می‌کنند….
در پی خبرسازی و شایعه پراکنی های رسانه های وابسته به قدرت و حاکمیت، خانواده میرحسین موسوی و مهدی کروبی پیامی خطاب به مردم ایران صادر کردند.
متن این پیام به گزارش کلمه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم شریف ایران!
به اطلاع می‌رساند برخی رسانه های دروغ پرداز وابسته به جریان اقتدارگرا ناجوانمردانه با سوء استفاده از حصر غیرقانونی مهدی کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، شروع به خبرسازی و شایعه پراکنی کرده‌ و از قول آنان اخبار کذب انتخاباتی منتشر می‌کنند.
به اطلاع مردم عزیز و علاقه مندان می رسانیم که عزیزان ما با محدودیت ها و ممنوعیت های شدید امنیتی مواجه اند و تاکنون نیز اظهار نظری درباره انتخابات نداشته اند. بار دیگر تاکید می کنیم که اخبار مربوط به خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی تنها از طریق مجاری و رسانه های موثق مورد اعتماد معتبر خواهند بود.
خانواده مهدی کروبی و میرحسین موسوی

«شورای نگهبان در مورد هاشمی و مشایی بر سر دوراهی قرار گرفته است»


یک عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، روز شنبه ۲۸ اردیبهشت گفت که در حال حاضر شورای نگهبان در مورد وضعیت انتخاباتی اسفنذیار رحیم مشایی و اکبر هاشمی رفسنجانی «بر سر دو راهی قرار گرفته است»؛ وی هم‌چنین اظهار داشت که فیلتر کردن چهار سایت حامی دولت «بوی سیاست‌زدگی و انتخاباتی می‌دهد.»
به گزارش خبرگزاری ایرنا، احمد بخشایش اردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، با بیان این مطلب که فضای انتخابات ریاست جمهوری آینده، فضایی دوقطبی خواهد بود، گفت که: «در صورت تأیید صلاحیت مشایی و هاشمی رفسنجانی، رقابت اصلی بین این دو چهره شکل می‌گیرد.»
وی در ادامه این‌گونه اظهارنظر کرد که «تنها قطب مخالف و رقیب جدی هاشمی، مشایی است» و افزود: «در حال حاضر شورای نگهبان بر سر دو راهی قرار گرفته است، چرا که مشایی معروف به لیدر انحرافی و هاشمی منتسب به عامل به وجود آورنده فتنه است.»
احمد بخشایش اردستانی در ادامه سخنانش گفت: «اگر این دو ازسوی شورای نگهبان تأیید شوند طرفداران شورای نگهبان و متدینین بر سر دو راهی قرار می‌گیرند، چرا که تاکنون این دو به عنوان فتنه و انحراف شناخته می‌شدند، اگر به تأیید برسند صالح محسوب می‌شوند، لذا راهی جز این وجود ندارد که هاشمی و مشایی با حکم حکومتی وارد عرصه رقابت شده و قطب‌های اصلی انتخابات را شکل دهند.»
وی اضافه کرد که: «بدون حضور هاشمی و مشایی حماسه سیاسی در انتخابات شکل نمی‌گیرد.»
​​در ادبیات مسئولان جمهوری اسلامی، معترضان به نتایج انتخابات پیشین ریاست‌جمهوری ایران، «فتنه‌گر» نامیده می‌شوند و اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت، نیز از سوی بسیاری از این مسئولان متهم به همراهی با این اعتراضات شده‌است.
اسفندیار رحیم مشایی، نامزد دولت برای انتخابات، نیز به خاطر تفاوت‌های فکری که با برخی جناح‌های حکومتی دارد از سوی این جناح‌ها «لیدر جریان انحرافی» لقب گرفته است.
به گزارش ایرنا، اسفندیار رحیم مشایی روز شنبه در یکی از سخنرانی‌های خود با بیان این‌که «ما برای رقابت انتخاباتی نیامده‌ایم و هیچ کسی رقیب ما نیست» این‌گونه اظهارنظر کرد که: «ما ایجابی و اثباتی وارد انتخابات می‌شویم و می‌خواهیم اندیشه‌های بلند انقلاب و دین حقیقی اسلام را به جهان عرضه کنیم.»
«سیاست‌زدگی» در بستن سایت‌های دولتی
به گزارش ایرنا، احمد بخشایش اردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، روز شنبه در ادامه سخنانش به مسئله فیلترینگ تازه سایت‌های دولتی اشاره کرده و گفت که «اقدام مستقیم دادستانی بدون هماهنگ با کمیته بررسی جرایم سایبری در بستن این سایت‌ها، بوی سیاست‌زدگی و انتخاباتی می‌دهد که زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست.»
وی افزود: «در تمام دنیا کاندیداها از فرصت زمانی شش ماهه تا یک‌ساله برای تبلیغات برخوردارند، اما در ایران این مدت در ۱۰ روز خلاصه می‌شود، لذا چندان مناسب نیست که سایت‌هایی که در راستای حمایت از کاندیدایی خاص عمل می‌کنند، فیلتر شوند.»
خبرگزاری ایرنا روز جمعه گزارش داد که چهار سایت خبری و تحلیلی حامی دولت به طور همزمان فیلتر شده‌اند.
به نوشته این خبرگزاری دولتی، این چهار سایت؛ «معیارنیوز، روشنایی، بهارنا و بهارآنلاین» هستند که اخبار و تحلیل‌هایی مرتبط با هواداران اسفندیار رحیم مشایی را پوشش می‌دادند.
ایرنا گزارش داده که درباره دلایل این فیلترینگ گسترده از سوی مقامات مسئول توضیحی داده نشده است.

رابط آمريکاييِ “محمد خاتمي” با “ريچارد فراي” کيست؟

 رابطه ريچارد فراي با دولت نهم بد نبود و پس از رياست‌جمهوري خاتمي رفت‌وآمدهايش به تهران و شيراز و اصفهان ادامه يافت. او خرداد 1384 در اوج رقابت‌هاي انتخابات رياست‌جمهوري به ايران آمد31 و 6 ماه پس از آغاز به کار «دولت نهم» در نوزدهمين جشنواره خوارزمي از فراي تجليل گشت(32). در همين سفر ديدار مفصل ديگري با محمد خاتمي و غلامرضا اعواني (رئيس پيشين انجمن حکمت و فلسفه) داشت(33)، ولي علي رغم کهولت سنش آمادة حضور فعال‌تر در پشت‌صحنه سياسي ايران مي‌شد؛ چه اينکه فراي مانند هوشنگ امير احمدي عضو بلندپاية «گروه تماس نيوجرسي» معروف به نام شوراي آمريکا- ايران بود(34) و به واسطة اسفنديار رحيم‌ مشايي کانال ارتباطي مطمئني را نيز در دفتر رئيس‌جمهور جديد ايجاد کرد،(35) گرچه در مقايسه با روابط گرم اين «گروه تماس» با اصلاح‌طلبان، هنوز سطح تعامل‌شان با محمود احمدي‌نژاد چندان جدي به نظر نمي‌رسيد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، روزنامه کيهان در پاورقي صبح امروز خود (يکشنبه 29 ارديبهشت‌ماه) گزارشي را تحت عنوان “رابط آمريکاييِ محمد خاتمي با ريچارد فراي کيست؟” منتشر کرده است که متن کامل اين گزارش در دامه خبر آمده است:
مهر 1386 که “محمود احمدي‌نژاد” در خبرسازترين سفرش نيويورک را منفجر کرد، نشانه‌هاي يک معاملة کثيف ميان آمريکايي‌ها و اصلاح‌طلبان براي سقوط «دولت نهم» به چشم مي‌آمد.
يک سال قبل “محمد خاتمي” با ويزاي ويژه رئيس‌جمهور آمريکا براي 2 هفته به شرق ايالات متحده رفت(1) و عصر دوشنبه 20 شهريور 1385 پس از ديدار با جورج سوروس از رهبران «کودتاي مخملي» و سيدحسين نصر از رهبران «سنت‌گرايي» راهي تپه‌هاي معروفِ «بيکون هيل» نيويورک شد تا در واپسين نقطه توقف خود شام آخر را در منزل زني به نام دکتر الگا ديويدسن صرف کند(2). ماموران FBI در طول مسير حضور داشتند و مسيرهاي منتهي به خيابان «ريورز 82» شديداً کنترل مي‌شد(3). همه چيز نشان مي‌داد که شخصيت‌هاي سرشناسي عازم «ضيافت بلوط سبز» هستند.
خانم ديويدسن يک شخصيت پيچيده و ناشناخته است. او از پژوهشگران انستيتوي مطالعاتي جوامع و تمدن اسلامي در دانشگاه بوستون(4) و داراي پيوندهاي نزديکي با بنياد اشرف پهلوي بود(5). از طريق احسان يارشاطر بهايي به هيات امناي دانشنامه ايرانيکا در دانشگاه کلمبيا راه يافت(6) و در محافل آمريکايي از مدافعان اصلاح‌طلبان ايراني شناخته مي‌شد(7). ديويدسن همزمان که درباره «شاهنامه فردوسي» و «کوروش» پژوهش‌هاي گسترده‌اي را انجام مي‌داد(8)، طرف مشورت وزارت امور خارجه آمريکا براي ارزيابي «برنامه سلاح‌هاي استراتژيک ايران» نيز قرار مي‌گرفت(9). از سوي ديگر، روابطش با ايرانيان بسيار متنوع و پرشمار بود و با چهره‌هايي مثل داريوش مهرجويي و سيدحسين نصر که در کميسيون‌هاي فرهنگي جشن‌ هنر شيراز پروژه «باستان‌گرايي» را پيش مي‌بردند، تماس داشت(10).
در سينماي ايران از طريق بهمن فرمان‌آرا و بازيگران زن مثل فاطمه م.آ کانال‌هاي ارتباطي قوي‌اي ساخت(11) و هم تعاملات موثري با کانون مدافعان حقوق بشر به رياست شيرين عبادي ايجاد کرد(12). او درباره راهبردهاي «گذار به دموکراسي» در ايران مقالاتي را به همراه محمدجواد محلاتي (دوست نزديک خاتمي) انتشار داد(13) و حتي با ديپلمات‌هاي ايراني به رايزني پيرامون تحولات سياسي ايران مي‌پرداخت. ديويدسن به لطف مساعدت‌هاي صادق خرازي، مشاور ارشد خاتمي (و مشاور يکي از نامزدهاي سرشناس رياست‌جمهوري 1392) توانسته بود روابط نزديکي را با دفتر تازه تاسيس موسسه گفت وگوي تمدن‌ها و فرهنگ‌ها در ژنو برقرار کند(14). خيلي از رازهاي «دفتر ژنو» بعدها توسط محمدعلي ابطحي در «دادگاه کودتاي مخملي» برملا گشت، ولي رئيس‌دفتر سابق خاتمي هيچ صحبتي از ارتباط رئيس جمهور سابق با اين زن آمريکايي نکرد(15).
روابط ديويدسن با خاتمي تحت پوشش بنياد بلوط سبز شکل گرفت(16). اين بنياد آمريکايي براي حمايت از «جامعه مدنيِ ايران» تاسيس شد و ديويدسن رياست هيات مديره آن را برعهده داشت(17)، ولي جنس رابطه‌اش با خاتمي فقط سياسي نبود. طبيعتاً به خوبي بايد «حفظ ظاهر» مي‌شد و يک توجيه خوب با عنوان «همکاري براي مطالعه سنت‌هاي بشري در تمدن‌هاي مديترانه» (پروژه مشترک «دفتر ژنو» با بنياد بلوط سبز) سوءظن‌ها را برنمي‌انگيخت(18).
از راست: ريچارد فراي (بزرگ ترين جاسوس زنده خاورميانه و تئوريسين مکتب ايراني)، محمد خاتمي و الگا ديويدسن؛ 20 شهريور 1385 در ضيافت شام بلوط سبز در بوستون آمريکا.
بدين‌ترتيب، دکتر الگا ديويدسن چيزي بيش از يک استاد دانشگاه بود.
او همزمان دو بعد «نظامي» و «فرهنگي» داشت که چهره آرامش را رازآلودتر مي‌ساخت و عضويتش در انجمن مطالعات يهودي براي خاورميانه بر اين پيچيدگي‌ها مي‌افزود؛(19) زني که متخصص «فرهنگ ايران باستان» است و يک صاحبنظر در زمينه «سلاح‌هاي استراتژيک» نيز به شمار مي‌رود(20)! براي همين هم از مقامات وزارت امور خارجه آمريکا تا رئيس‌جمهور سابق ايران دعوتش را براي حضور در «ضيافت بلوط سبز» پذيرفتند(21). محمدجواد محلاتي، دکتر مهدوي دامغاني و دکتر گريگوري از دوستان مشترک ديويدسن و خاتمي نيز حضور داشتند(22). ساعت 7 شب خبر دادند که موتورهاي اسکورت کاروان خاتمي به خيابان «ريورز 82» رسيده‌اند.
خاتمي همراه صادق خرازي شام آخر را در آمريکا ‌خورد و 70 ميهمان برجسته در «ضيافتِ بلوط سبز» با رئيس‌جمهور اصلاحات سر يک ميز نشستند، اما ديويدسن فقط يک «ميهمان ويژه» داشت: پيرمردي 86 ساله ولي سالم و سرحال که مثل خودش آمريکايي بود؛ يک زن و مرد با شباهت‌هاي شگفت‌انگيز بسيار. خاتمي نيز انتظار اين ملاقات را مي‌کشيد، چون همان طور که انستيتو مطالعات خاورميانه براي واشنگتن در گزارش خود تأييد کرده است، اساساً خاتمي صدور رواديد سفرش به آمريکا را مديون رايزني‌هاي موثر چنين چهره‌هايي با کاخ سفيد بود(23). اين ميهمان ويژه کسي جز پرفسور ريچارد فراي نبود که کمي بعد از محمد خاتمي وارد خانه الگا ديويدسن شد. تا اين زمان، قدمتِ تماس‌هاي فراي با ايران از نيم قرن مي‌گذشت و برخلاف تصور رايج، از سال 1384 رفت‌وآمدِ او به تهران به مانع جدي‌اي برنخورد. البته شاگردان او مانند سيدحسين نصر سال‌ها انتظار صدور «اجازه بازگشت» را مي‌کشيدند و اعضاء حلقه کلمبيا مانند رامين جهانبگلو- که فراي اولين تئوريسين‌ پيشکوت آن محسوب مي‌شد- بهار 1385 در تهران تحت تعقيب وزارت اطلاعات قرار گرفتند(24)، ولي دو هفته پيش از «ضيافت بلوط سبز» جهانبگلو آزاد شد(25) و اين نشانه خوبي براي کمتر شدن نگراني‌هاي حلقه کلمبيا به نظر مي‌رسيد.
ريچارد فراي و محمد خاتمي شناخت خوبي از يکديگر داشتند.
تعامل اين دو از هنگام به قدرت رسيدن اصلاح‌طلبان در دوم خرداد 1376 شتاب بيشتري گرفت(26) و ايده‌هايش درباره «تاريخ و تمدن و فرهنگ ايران باستان» يکي از پارادايم‌هاي غالب در حيطه «ايران‌شناسي» و تحقيقاتِ علوم انساني به شمار مي‌رفت(27)، چنان که سال 1382 رئيس‌جمهور خاتمي در پيامي به مناسبت بزرگداشت ريچارد فراي در دانشگاه کلمبيا بر اين نفوذ صحه گذاشت(28). خاتمي 8 سال پيش در اولين سفرش به نيويورک براي سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل، فراي را در بوستون ديد و سال پايانيِ رياستش بر دولت اصلاحات با همکاري ايرج افشار يزدي جشن مفصلي را براي تجليل از او ترتيب داد(29). از آن ديدار صادق خرازي رابط و هماهنگ‌کننده ملاقات‌هاي رئيس‌جمهور خاتمي با فراي بود و در آخرين سفر و شام آخر «ضيافت بلوط سبز» نيز، خرازي اين‌بار با يک کروات مشکي کنار دستِ ديويدسن و فراي و خاتمي نشست. (30)
الگا ديويدسن، رابط آمريکايي «ريچارد فراي» با « محمد خاتمي»؛
20 شهريور 1385، بوستون. خاتمي درکنار خانم ديويدسن نشسته ودر حال نوشتن يادبود در دفتر شخصي او است.
رابطه ريچارد فراي با دولت نهم بد نبود و پس از رياست‌جمهوري خاتمي رفت‌وآمدهايش به تهران و شيراز و اصفهان ادامه يافت. او خرداد 1384 در اوج رقابت‌هاي انتخابات رياست‌جمهوري به ايران آمد31 و 6 ماه پس از آغاز به کار «دولت نهم» در نوزدهمين جشنواره خوارزمي از فراي تجليل گشت(32). در همين سفر ديدار مفصل ديگري با محمد خاتمي و غلامرضا اعواني (رئيس پيشين انجمن حکمت و فلسفه) داشت(33)، ولي علي رغم کهولت سنش آمادة حضور فعال‌تر در پشت‌صحنه سياسي ايران مي‌شد؛ چه اينکه فراي مانند هوشنگ امير احمدي عضو بلندپاية «گروه تماس نيوجرسي» معروف به نام شوراي آمريکا- ايران بود(34) و به واسطة اسفنديار رحيم‌ مشايي کانال ارتباطي مطمئني را نيز در دفتر رئيس‌جمهور جديد ايجاد کرد،(35) گرچه در مقايسه با روابط گرم اين «گروه تماس» با اصلاح‌طلبان، هنوز سطح تعامل‌شان با محمود احمدي‌نژاد چندان جدي به نظر نمي‌رسيد.
ديدار ريچارد فراي و محمد خاتمي خبر از بازي دوجانبه «دار و دسته‌هاي نيويورکي» در ايرن مي‌داد؛ خصوصاً که همان زمان در سال 1385 دوست و همکار نزديک فراي يعني هنري کسينجر به همراه فرانسيس فوکوياما پژوهش محرمانه‌اي را براي پنتاگون با هدف «تقويت و شناسايي شرکاء بالقوه» ايالات متحده در موسسه تحقيقات امنيتي رند (Rand) سرپرستي مي‌کرد.36 جورج بوش نيز صريحاً به اصلاح‌طلبان پيام داد و گفت «در انتظار شنيدن صدايي تازه از درون ايران براي تغيير رژيم است.(37)» به غير از سران جمهوري‌خواهان، رهبران يهودي دموکرات‌ها‌ مانند جورج سوروس نيز درباره «اهميت اطلاعاتي» سفر خاتمي براي آمريکا مي‌گفتند «اين سفر به آگاهي از وضعيت يک دشمن منزوي مي‌انجامد.»(38) بازبيني سياست‌هاي کلان آمريکا براي مديريت منازعات با ايران به تازگي آغاز شده بود و مرداد 1385 نيز اولين قطعنامه تحريم ايران در سازمان ملل به بهانه فعاليت‌هاي هسته‌اي جمهوري اسلامي از تصويب اعضاء شوراي امنيت گذشت.(39)
همه چيز در آغاز راه بود. بحث بر سر چگونگي شروع يک بازي جديد همة اتاق‌هاي فکر آمريکا را درگير خود ساخت، ولي به نظر مي‌رسيد ايالات متحده باز هم مي‌خواهد با «مهره‌هاي سوخته» بازي کند؛ مهره‌هاي سوخته ولي کارکشته‌اي مثل ريچارد فراي که يک سال قبل از کودتاي 28 مرداد 1332 از سوي کاخ سفيد مامور مذاکرات محرمانه آمريکا با محمدرضا پهلوي و نخست‌وزيرش دکتر محمد مصدق پيرامون «خطر کمونيسم» شد(40) و حالا 55 سال پس از نخستين ماموريتش در تهران، رئيس‌جمهور سابق ايران را سر ميز شام خانه خانم ديويدسن در نيويورک ملاقات مي‌کرد تا تحليل خاتمي را در ساعات پاياني اقامتش در ايالات متحده پيرامون آينده رابطه ايران و غرب بشنود.
دست خط « محمد خاتمي» در تجليل از «ريچارد فراي» و «الگا ديويدسن». خاتمي در اين يادداشت يادبود، ديدار با تئوريسين «مکتب ايراني» در بوستون را «خاطره‌اي فراموش‌نشدني» مي‌نامد و ديويدسن را «انساني دانشمند، شريف و بزرگوار که ايران‌دوستي ايشان بر فضيلت‌هايشان افزوده» خطاب مي‌کند!
شبي که فراي و خاتمي با يکديگر شام آخر را خوردند، حسين شريعتمداري سرمقاله «آقاي خاتمي از کدام کيسه خرج مي‌کند؟» را در روزنامه کيهان نوشت و به مواضع او در آمريکا مبني بر تأييد «دولت اسرائيل» و «هولوکاست» که نفي آن‌ها دو شاخصه برجسته سياست خارجيِ «دولت نهم» محسوب مي‌گشت، شديداً اعتراض کرد و دلايل موافقت آمريکايي‌ها با سفر خاتمي را شرح داد.(41) آن زمان احمدي‌نژاد به شريعتمداري جايزه «منتقد منصف دولت» را داده بود، اما به سبب تاثير مدير مسئول کيهان بر گفتمان انقلابي «سوم تير» و حمايت از رئيس‌جمهور در برابر حمله‌هاي شديد اصلاح‌طلبان، يکي از حاميان سياست‌هاي اصوليِ دولت نهم شناخته مي‌شد. شريعتمداري نخستين کسي بود که هم در برابر موج جنگ رواني اصلاح‌طلبان و هم در مقابل واکنش‌هاي تهديدآميز دولت‌هاي غربي عليه احمدي‌نژاد به سبب «نفي هولوکاست» ايستاد.
او روز سه‌شنبه 22 آذر 1384 اولين سرمقاله را در کيهان براي شرح «ادله علمي رد هولوکاست» نوشت و آراء و سرنوشت منتقدان هولوکاست از جمله پروفسور روبر فوريسون و پروفسور روژه گارودي را شرح داد. بار ديگر شريعتمداري روز 30 ارديبهشت 1385 در برابر انتقادات شديد مهدي کروبي از سياست خارجي دولت نهم پاسخ‌هاي محکمي به او داد و اين‌بار شامگاه 20 شهريور 1385 وقتي محمد خاتمي دو هفته پرکار و فشرده‌ را در «شرق آمريکا» از نيويورک و بوستون تا واشنگتن و شيکاگو پشت سر گذاشته بود، به مقايسه تطبيقي سخنان رئيس‌جمهور سابق در اين سفر با آموزه‌هاي راهبردي امام خميني(ره) پرداخت. مدير مسئول کيهان از يک سو در سرمقاله‌اش صريحاً از تندروي‌هاي احساساتيِ امثال فاطمه رجبي عليه رئيس‌جمهور سابق ايران انتقاد کرد و از سوي ديگر تأييد «موجوديت اسرائيل» و پديدة جعلي «هولوکاست» را يک «رانت‌خواري سياسي» توسط خاتمي دانست:
اهميت شما براي آمريكا به خاطر رياست‌جمهوري هشت ساله جنابعالي در ايران اسلامي است و اگر غير از اين بود، به يقين بوش و دار و دسته اش براي «فريب» حضرتعالي كمترين زحمتي به خود نمي‌دادند. چرا؟ پاسخ روشن است. جناب آقاي خاتمي در اين سفر، شخصيت حقوقي خود را به عنوان رئيس جمهور سابق ايران اسلامي كه متعلق به مردم است، سخاوتمندانه خرج كرده‌اند که بدون كمترين ترديدي يك «رانت خواري سياسي» است و مذموم و ناپسند. (42)
براي مطالعه ارجاعات وپانوشتها به نسخه چاپي کتاب «شاه کليد انگليسي» که در آينده نزديک توسط دفتر پژوهشهاي مؤسسه کيهان منتشر خواهد شد ، مراجعه فرماييد .

سایت «شبکه ایران» وابسته به دولت دهم خبر داد: بازداشت حامیان احمدی‌نژاد در شهر‌های ایران


از بازداشت گروهی از روحانیون و حامیان محمود احمدی‌نژاد در برخی شهرهای ایران خبر داد.
این سایت وابسته به دولت دهم٬ روز سه‌شنبه (۳۱ اردیبهشت) نوشته که «موجی از دستگیری‌های بدون توجیه و غیرمنطقی حامیان احمدی‌نژاد در برخی استان‌های کشور به راه افتاده است.»
«شبکه ایران» افزوده است: «برخی نیروهای به ظاهر امنیتی که هویتشان به روشنی معلوم نیست با ریختن در منازل برخی چهره‌های موجه روحانی و غیرروحانی حامی دولت با ایجاد رعب و وحشت برای خانواده‌های مظلوم این شخصیت‌ها اقدام به دستگیری آن‌ها نموده‌اند.»
این سایت دولتی پرسیده که «این اقدامات خودسرانه با چه حجت شرعی انجام می‌شود؟ و چه کسی هزینه گزاف این بی‌تدبیری را خواهد پرداخت؟»
«شبکه ایران» با اعلام اینکه نهادهای امنیتی و اطلاعاتی اعلام کرده‌اند بازداشت این افراد از سوی آن‌ها صورت نگرفته٬ این پرسش را مطرح کرده «که کدام مقام یا نهاد، مسئول برخوردهای غیرقانونی با این افراد است؟»
خبر انتشار بازداشت گروهی از حامیان محمود احمدی‌نژاد در شرایطی منتشر می‌شود که گزارش‌ها از رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی از سوی شورای نگهبان حکایت دارد.
آقای رحیم مشایی نیز در واکنش به این گزارش‌ها گفته که برای پیگیری «حق» خود به علی خامنه‌ای متوسل خواهد شد.
در چند روز گذشته نیز بیش از پنج سایت حامی رحیم مشایی فیلتر شده و بهمن شریف‌زاده از روحانیون نزدیک به دولت دهم به دادگاه ویژه روحانیت احضار شده است.

مشخصات نامزدهای احراز صلاحیت شده: هاشمی و مشایی رد صلاحیت شدند

 براساس شنیده های خبرنگاران، شورای نگهبان قانون اساسی اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را به وزارت کشور اعلام کرده و وزارت کشور نیز ۲ روز مهلت دارد اسامی نامزدهای احراز صلاحیت شده را از طریق رسانه ها منتشر نماید.
نخستین لیست از احراز صلاحیت شده ها
شنیده ها حاکی است که بر اساس بررسی های شورای نگهبان، صلاحیت هشت نفر برای حضور در رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری احراز شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر به نقل از خبرگزاری مهر، اسامی این هشت نفر به ترتیب حروف الفبا به این شرح است:
نخستین فهرست احراز صلاحیت شده ها
1- غلامعلی حداد عادل
2-سعید جلیلی
3- محسن رضایی
4-حسن روحانی
5- محمدرضا عارف
6-محمدباقر قالیباف
7-علی اکبر ولایتی
8- محمد غرضی
گفتنی است هنوز شورای نگهبان به صورت رسمی این اسامی را اعلام نکرده و اسامی بیان شده فقط شنیده های خبرنگاران است.
اما شرح سابقه و فعالیتهای این افراد به شرح زیر است:
اسامی نامزدهایی که میتوانند از تاریخ سوم خرداد به مدت 20 روز تبلیغات داشته باشند بدین شرح است:
سعید جلیلی
سعید جلیلی نامزد انتخابات ریاست جمهوری
سعید جلیلی: چهره ای که به صورت مستقل وارد این دوره ازانتخابات شده است جلیلی سال ۱۳۴۴ در مشهد مقدس به دنیا آمد / او در رشته علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق مدرک دکتری گرفته است. ریاست اداره بازرسی و معاون اداره اول آمریکا وزارت امور خارجه دردولتهای اقایان خاتمی و احمدی نژاد از جمله مسئولیتهای او است. جلیلی با سمت دبیر و نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی از سال 1386 تا کنون مسئول تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران با کشورههای 1+5 بر سر فعالیتهای صلح آمیز هسته ای است.
غلامعلی حداد عادل
غلامعلی حداد عادل نامزد انتخابات ریاست جمهوری
غلامعلی حداد عادل: او به همراه ولایتی از ائتلاف اصولگرایان وارد عرصه رقابتها شده متولد اردیبهشت ۱۳۲۴ در تهران است. حداد عادل دکتری خود را در رشته فلسفه از دانشگاه تهران گرفته وهم اکنون نماینده مردم تهران در مجلس نهم است .ایشان مشاور عالی مقام معظم رهبری و مدیرعامل بنیاد دایرةالمعارف اسلامی هستند. ریاست مجلس هفتم و هیئت فرهنگی مجلس هشتم و البته ریاست فرهنگستان زبان و ادب پارسی را هم در کارنامه خود دارد.
محسن رضایی
محسن رضایی نامزد انتخابات ریاست جمهوری
محسن رضایی :رضایی هم همچون سعید جلیلی به صورت مستقل وارد این دوره از انتخابات شده وعضو هیچ جریان سیاسی نیست او درشهریور ۱۳۳۳ در شهرستان لالی استان خوزستان به دنیا آمد. وی در دوران هشت سال دفاع مقدس فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و پس از آن دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و رییس کمیسیون اقتصاد کلان این مجمع بوده است. ایشان در سالهای ۱۳۷۸ – ۱۳۸۴ – 1388 نامزد پست ریاست جمهوری شده بود.
حسن روحانی
حسن روحانی نامزد انتخابات ریاست جمهوری
حسن روحانی : روحانی از ائتلاف اصلاح طلبان به رقابت با سایر نامزدههای این دوره میپردازد او در سال ۱۳۲۷ در شهر سرخه استان سمنان به دنیا آمد. روحانی در بریتانیا، مدرک کارشناسی ارشد دررشته حقوق عمومی و دانشنامه دکتری در رشته حقوق اساسی را دریافت کرده است.در دولتهای آقایان خاتمی وهاشمی رفسنجانی 16 سال دبیرشورای عالی امنیت ملی بوده و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام و ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک این مجمع از دیگر مسئولیتهای ایشان است. روحانی همچنین از استان سمنان به نمایندگی مجلس خبرگان رهبری انتخاب شد.
محمد رضا عارف
محمد رضا عارف نامزد انتخابات ریاست جمهوری
محمدرضا عارف: عارف هم همچون روحانی از ائتلاف اصلاح طلبان است. او متولد آذر ۱۳۳۰ در یزد است و معاون اول دولت آقای سید محمد خاتمی بود و البته مسئولیت وزارت پست و تلگراف و تلفن یا همان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات کنونی را هم عهده‌دار بود. ایشان در حال حاضر عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. عارف دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکترا از آمریکا دررشته مهندسی برق است و عضو پیوسته فرهنگستان علوم محسوب میشود.وی رئیس دانشگاه تهران بوده و استاد دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف است.
سید محمد غرضی
سید محمد غرضی نامزد انتخابات ریاست جمهوری
سید محمد غرضی نیز در کنار آقایان روحانی و عارف از ائتلاف اصلاح طلبان وارد عرصه رقابت شده است.ایشان متولد سال ۱۳۲۰ در اصفهان است و کارشناسی ارشد الکترونیک دارد. او در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی نماینده مردم بود و دردولت آقای میر حسین موسوی مسئولیت وزارت نفت را برعهده داشته و در دولت آقای هاشمی رفسنجانی مسئولیت وزارت پست و تلگراف و تلفن سابق را برعهده داشته است.
محمد باقر قالیباف
محمد باقر قالیباف نامزد انتخابات ریاست جمهوری
محمد باقر قالیباف : قالیباف درکنارآقای حداد عادل درائتلاف اصولگرایان به شمار میرود و متولد1340در طرقبه مشهد مقدس است. قالیباف دررشته جغرافیای سیاسی مدرک دکتری خود را دریافت کرده است. در سابقه فعالیتهای خود، فرماندهی نیروی هوایی سپاه و همچنین نیروی انتظامی را داشته و درمسئولیت کنونی خود به عنوان شهردارتهران فعالیت میکند.
علی اکبر ولایتی
علی اکبر ولایتی نامزد انتخابات ریاست جمهوری
علی اکبر ولایتی: ولایتی نیز از ائتلاف اصولگرایان وارد عرصه رقابت در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری شده است . ایشان در۴ تیرماه ۱۳۲۴ در شمیران به دنیا آمده است. ولایتی در رشته پزشکی دانشگاه تهران تحصیل کرده و به مدت شانزده سال ، در دو دولت آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان وزیرامور خارجه فعالیت کرد . پس از آن مشاور بین‌الملل مقام رهبری گردید و هم‌اکنون نیزدراین سمت انجام وظیفه می‌کند. وی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و بنیاد دائرةالمعارف اسلامی نیز حضور دارد.